تاتی/ tāti/ ، به دو گروهِ زبانی مختلف از خانواده زبانهای ایرانی اطلاق میشود، یکی از شاخه شمال غربی۱ که در بخشهایی از جمهوری آذربایجان و مناطقی از جمهوری داغستان رایج است۲ و دیگری از شاخه جنوب غربی که در مناطقی از شمال غرب ایران۳ در محیطی ترک زبان۴ به آن تکلم میشود. این دو گروه با یکدیگر تفاوتهای بنیادینی دارند.
«تات» واژهای ترکی است به معنای «بیگانگان مقیم در سرزمین ترکها.۵ » مطابق «دیوان لغات الترک» (۴۵۴ هـ.ش، ۱۰۷۵م)، این واژه ابتدا به ایرانیانی که در بین ترکها زندگی میکردهاند، اطلاق میشده۶ و معنایی تحقیرآمیز داشته است.۷ واژه «تات» امروزه پس از تحول معنایی به گروههایی از مردم ایرانی ـ نژاد، در داخل و خارج از ایران گفته میشود که به تاتی تکلم میکنند.۸ در داخل مرزهای ایران، تاتی نام گروهی از گویشهای مرکزی است که از یک سو با سمنانی و از سوی دیگر با تالشی ارتباط دارند.۹ درباره ریشه و منشاء تاتی اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را بازمانده زبان کهن آذری میدانند که به اعتقاد آنان تا پیش از ورود ترکان به آذربایجان و تسلط زبان ترکی، زبان مردم آن دیار بوده است۱۰ و به همین اعتبار در برخی منابع تحت عنوان گویشهای آذری به این دسته گویشها اشاره شده است۱۱ و گروهی نیز پیرامون درستی آن در مورد تمام گویشهای تاتی تردید دارند.۱۲ برخی دیگر تاتی را با زبان «پهلوی اصیل»*مرتبط میدانند که در قرن چهاردهم میلادی (اواخر قرن هفتم و در قرن هشتم هجری) در زنجان رواج داشته است.۱۳ آمار دقیقی از جمعیت تاتها در دست نیست۱۴ اما در بعضی منابع شمار تاتهای ساکن ایران۰۰۰/۲۲۰ نفر دانسته شده است.۱۵ تاتی ایران فاقد خط و کتابت است۱۶ و از میان دیگر گونههای تاتی، تاتیِ داغستان دارای الفبای سیریلی**۱۷ و متون مکتوب نسبتاً فراوانی است.۱۸ برخی از صاحب نظران تاتی ایران را بسته به محل رواج به دو گونه شمالی و جنوبی تقسیم کردهاند و گویشهای رایج در جنوب و جنوب غربی قزوین را تاتیِ جنوبی و سایر گویشها را تاتیِ شمالی نامیدهاند.۱۹ در تقسیمبندی دیگری، این گویشها تحت عنوان گویشهای آذری که در محل به تاتی موسوم هستند به پنج دسته تقسیم شدهاند. این تقسیمبندی نواحی مهم رواج تاتی ایران را نیز نشان میدهد:
«الف. گویشهای شمال غربی رایج در هرزند و دزمار: هرزنـ (ـد) ی و کرینگانی؛
ب. گویشهای شمال شرقی رایج در خلخال و طارم: شالی، کجلی، هزاررودی و غیره؛
ج. گویشهای جنوبی رایج در جنوب قزوین: تاکستانی، چالی، سگزآبادی، اشتهاردی و غیره؛
د. گویشهای جنوب غربی رایج در جنوب غرب زنجان: خوئینی، و غیره؛
هـ. گویشهای جنوب شرقی رایج در شمال شرق قزوین: رودباری، الموتی و غیره.»۲۰
گویشهای تاتی رایج در ایران کمتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند.۲۱ این گویشها با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارند. برخی ویژگیهای ساختاری آنها عبارتند از: همخوانهای گویشهای تاتی به جز یک مورد استثناء (یعنی همخوان سایشیِ نرمکامیِ لبی شده /ّ×/ که در گویش چالی دیده میشود) همان همخوانهای زبان فارسی است، اما واکههای گویش هر منطقه با منطقه مجاور متفاوت است و تنوع نشان میدهد.۲۲ این گویشها دارای دو شمار مفرد و جمع هستند۲۳ و شمار جمع در آنها پسوندهای مختلفی دارد، به عنوان نمونه:۲۴
هرزندی: yæn- oy معادل فارسی: «زنان»
کرینگانی: yæn- inde معادل فارسی: «زنان»
چالی: qóč- e معادل فارسی: «قوچها»
تاکستانی: qóč- ón معادل فارسی: «قوچها»
در گویشهای تاتی گروه جنوبی اسم و فعل تمایز جنس دارد.۲۵ علاوه بر این، تمایز جنس دست کم در گویشهای کجلی و هزاررودی از گروه شمالی نیز دیده میشود،۲۶ هر چند برخی آن را ویژگی تمامی گویشهای تاتی دانستهاند.۲۷ در ترکیبهای اضافی، مضافالیه قبل از مضاف میآید و در ترکیبهای وصفی، صفت قبل از موصوف و هر یک پایانه خاص خود را دارد. به عنوان مثال:۲۸
هرزندی: hæsæn – i keteb معادل فارسی: کتابِ حسن
کرینگانی: čuk- æ mert معادل فارسی: مردِ خوب
یکی از ویژگیهای بارز گویشهای تاتی، استفاده مکرر از حروف اضافه پسین* (حروف اضافهای که پس از گروه اسمی واقع میشوند) دانسته شده است. تعداد حروف اضافه پیشین** (حروف اضافهای که پیش از گروه اسمی میآیند) در این گویشها کم است و بیشتر منشاء قرضی دارند.۲۹ گویشوران تاتی اغلب به ترکی نیز تسلط دارند۳۰ و ۳۱ و همین امر، در کنار تأثیرپذیری روزافزون گویشهای تاتی از زبان فارسی که به دلیل توسعه رسانههای گروهی رخ میدهد، این گویشها را در معرض خطر نابودی قرار داده است.
مآخذ:
- بازن، مارسل. طالش منطقهای قومی در شمال ایران. ترجمه مظفرامین فرشچیان، ۲ج، مشهد: ۱۳۶۷، آستان قدس رضوی، ص۴۳۷٫
- ارانسکی، یوسیف م. زبانهای ایرانی. ترجمه علیاشرف صادقی، تهران: ۱۳۷۸، سخن، ص۱۳۷٫
- Minorsky, v. 1987, “Tat”, First Encyclopaedia of Islam. 1913- 1936. Edited by: M. Th. Houtsma, A. J. Wensinck, H. A. R. Gibb and the others. Leiden: E. J. Brill, vol: VIII, p. 698.
- Yarshater, Ehsan. 1969, “The Use of Postpositions in Southern Tati”, Yād – nāme – ye Irāni – ye Minorsky. Tehran: Tehran University, p. 221.
- Minorsky, V. “”Tat”, First Encyclopaedia of Islam. 1913- 1936. Edited by: M. Th. Houtsma, and others. Leiden: E. J. Brill, vol: VIII, p. 697.
- Ibid, p. 698.
- دهخدا، علیاکبر. لغتنامه دهخدا. تهران: ۱۳۷۷، مؤسسه لغتنامه دهخدا، ج۴، ص۶۱۰۹٫
- مصاحب، غلامحسین. دایرهالمعارف فارسی. تهران: ۱۳۴۵، فرانکلین، ج۱، ص۵۸۹٫
- همان، ص۵۹۵٫
- کسروی، احمد. آذری یا زبان باستان آذربایجان. تهران: ۲۵۳۵، نشر و پخش کتاب، ص۳۳٫
- لکوک، پیر. «گویشهای حاشیه دریای خزر و گویشهای شمال غرب ایران»، راهنمای زبانهای ایرانی: زبانهای ایرانی نو. ویراسته رودیگر اشمیت، ترجمه فارسی زیر نظر حسن رضایی باغبیدی، تهران: ۸۳- ۱۳۸۲، ققنوس، ص۴۸۹٫
- یارشاطر، احسان. زبانها و لهجههای ایرانی. ضمیمه مجله دانشکده ادبیات، ۱۳۳۶، شماره ۱ و ۲، ص۲۹٫
- Minorsky, V. 1987. “Tat”, First Encyclopaedia of Islam. 1913- 1936. Edited by: M. Th. Houtsma, and the others. Leiden: E. J. Brill, vol: VIII, p. 699.
- عبدلی، علی. فرهنگ تاتی و تالشی. بندرانزلی: ۱۳۶۳، دهخدا، ص۱٫
- Asher, R. E. 1994. “Languages of South Asia from Iran to Bangladesh”, Atlas of the World’s Languages. New York: Routledge, p. 205.
- رحمانی، جبار. «تاریخ زبانی ـ فرهنگی تاتها»، پایاننامه منتشرنشده کارشناسی ارشد در رشته انسانشناسی، دانشگاه تهران، ۱۳۸۲، دانشکده علوم اجتماعی، ص۱۰۸٫
- Campbell, George L. 2000. “Tat”, compendium of the World΄s Languages. London & New York: Rout ledge, p. 1619.
- ارانسکی، ای. م. مقدمه فقهاللغه ایرانی. ترجمه کریم کشاورز، تهران: ۱۳۷۹، انتشارات پیام، ص۳۱۶٫
- Yarshater, Ehsan. 1969, “The Use of Postpositions in Southern Tati”, Yād – nāme – ye Irāni – ye Minorsky. Edited by: M. Minovi and I. Afshar, Tehran: Tehran University, p. 221- 2.
- لکوک، پیر. ۱۳۸۳- ۱۳۸۲٫ «گویشهای حاشیه دریای خزر و گویشهای شمال غرب ایران»، راهنمای زبانهای ایرانی: زبانهای ایرانی نو. ویراسته رودیگر اشمیت، ترجمه فارسی زیر نظر حسن رضایی باغبیدی، تهران: ققنوس، ص۴۹۰- ۴۸۹٫
- Minorsky, V. 1987. “Tat”, First Encyclopaedia of Islam. 1913- 1936. Edited by: M. Th. Houtsma, and the others. Leiden: E. J. Brill, vol: VIII, p. 699.
- لکوک، پیر. «گویشهای حاشیه دریای خزر و گویشهای شمال غرب ایران»، راهنمای زبانهای ایرانی: زبانهای ایرانی نو. ویراسته رودیگر اشمیت، ترجمه فارسی زیر نظر حسن رضایی باغبیدی، تهران: ۱۳۸۳- ۱۳۸۲، ققنوس، ص ۴۹۶٫
- ویندفور، گرنوت ل. «ایرانی نوی غربی»، راهنمای زبانهای ایرانی: زبانهای ایرانی نو. ویراسته رودیگر اشمیت، ترجمه فارسی زیر نظر حسن رضایی باغبیدی، تهران: ۱۳۸۳- ۱۳۸۲، ققنوس، ص۴۲۸٫
- لکوک، پیر. «گویشهای حاشیه دریای خزر و گویشهای شمال غرب ایران»، راهنمای زبانهای ایرانی: زبانهای ایرانی نو. ویراسته رودیگر اشمیت، ترجمه فارسی زیر نظر حسن رضایی باغبیدی، تهران: ۱۳۸۳- ۱۳۸۲، ققنوس، ص۴۹۷- ۴۹۶٫
- Yarshater, Ehsan. 1969, A Grammar of Southern Tati Dialects. Paris: The Havge, p. 205.
- لکوک، پیر«گویشهای حاشیه دریای خزر و گویشهای شمال غرب ایران»، راهنمای زبانهای ایرانی: زبانهای ایرانی نو. ویراسته رودیگر اشمیت، ترجمه فارسی زیر نظر حسن رضایی باغبیدی، تهران: . ۱۳۸۳- ۱۳۸۲، ققنوس، ص۴۹۶٫
- ویندفور، گرنوت ل. «ایرانی نوی غربی»، راهنمای زبانهای ایرانی: زبانهای ایرانی نو. ویراسته رودیگر اشمیت، ترجمه فارسی زیر نظر حسن رضایی باغبیدی، تهران: ۱۳۸۳- ۱۳۸۲، ققنوس، ص۴۲۷٫
- لکوک، پیر. «گویشهای حاشیه دریای خزر و گویشهای شمال غرب ایران»، راهنمای زبانهای ایرانی: زبانهای ایرانی نو. ویراسته رودیگر اشمیت، ترجمه فارسی زیر نظر حسن رضایی باغبیدی، تهران: ۱۳۸۳- ۱۳۸۲، ققنوس، ص۴۹۷٫
- Yarshater, Ehsan. 1969, “The Use of Postpositions in Southern Tati”, Yād – nāme – ye Irāni – ye Minorsky. Tehran: Tehran University, p. 221.
- ذکاء، یحیی. گویش کرینگان. تهران: ۱۳۳۲، سینا، ص۵٫
- آلاحمد، جلال. تاتنشینهای بلوکزهرا. تهران: امیرکبیر، ص۱۷٫
منبع مقاله : دانشنامه ایران زمین