“کَلَسر” روستایی است با قدمت بسیار کهن در دهستان ویلکیج شمالی بخش مرکزی شهرستان نمین . سرزمینی تپهای و ییلاقی با مختصات: ۳۸°۲۰′۴۳″ شمالی ۴۸°۳۲′۲۹″ شرقی / ۳۸٫۳۴۵۲۸°شمالی ۴۸٫۵۴۱۳۹°شرقی / ۳۸٫۳۴۵۲۸; ۴۸٫۵۴۱۳۹ در جوار جنگل فندوقلو واقع شده است. این روستا در ۱۲ کیلومتری جنوب شرقی نمین و همجواربا جنگل فندقلو و روستاهای ننه کران ؛ گللو؛ دگیرمان دره می باشد
وجه تسمیه کَلَه سر:
– در مورد وجه تسمیه این روستا روایتهای مختلفی ذکر شده است:
۱_–در کتاب «فرهنگ جغرافیایی شهرستان نمین» به نقل از «کتاب تاریخ اردبیل و دانشمندان» تالیف «میر فخرالدین موسی ننه کرانی» آمده است که در این منطقه خوش آب و هوا مجاور جنگل فندقلو ۲ برادر به نامهای کله سر و دوگسر(دو گه سر) بودند که هر کدام جاهایی را برای اقامت برگزیدند که بعدها با گسترش جمعیت، آبادی به این نام مشهور شده است. این گفته به افسانه نزدیک است تا واقعیت ؛چراکه در زبانهای ترکی آذربایجانی وتالشی کَلَه به معنی گاو نر ودوگَه به معنی گاو ماده می باشد. اولا نر وماده می توانند خواهر برادر باشند نه دو برادر .ثانیا : در هیچ کجای منطقه تالش ویا آذربایجان برای نامگذاری اشخاص یا حتی مکانها از اسم گاو استفاده نشده و این ادعا جز حقارت برای آبادی واهالی آن هیچ دلیل علمی وعقلی نمی تواند داشته باشد.
۲_ برخی اعتقاد دارند که کله سر تغییر یافته کلمه کَلّه سحر است . به اعتقاد آنها مو قعیت جغرافیایی محل استقرار روستا بهگونهای است که این روستا در ارتفاع بالاتری نسبت به سایر روستاهای منطقه واقع شده است، در این روستا تپهای بنام دوگه سر وجود دارد و طبق مشاهدات عینی و تحقیقات صورت گرفته طلوع آفتاب اولین شعاعهای نور آفتاب بعد از کوههای تالش به بالای این تپه میتابد و این نقطه اولین نقطهای در منطقه است که در هنگام صبح روشن میشود. احتمال اینکه نام روستا از این فرایند گرفته شده باشد بیشتر است و به مرور زمان نام روستا از کَلّه سحر به کَلَه سَر تغییر یافته است. [روزنامه همشهری شماره ۶۶۴۹] . این ادعا هم نمی تواند درست باشد چرا که اولا: از نظر اتیمولوی وریشه شناسی کلمات ؛حذف حرف ح از کلمه سحر در گویش هیچ یک از مناطق ایران مسبوق به سابقه نیست. ثانیا: با این فرض باید اسامی کلیه قله های سلسله جبال بغرو از لنکران تا خلخال نام کَلّه سَحر یا کله سر بخود میگرفت زیرا به هنگام طلوع خورشیداولین طلیعه نور بر قله های آخار باخار اردبیل گیلان می تابد
۳_برخی کلا را به معنی قوی ؛ شجاع,؛ نترس؛ بی باک وبهادر می دانند و سر را به معنی بزرگ وپیشرو معنی می نمایند ودر نهایت کله سر را به معنی سران قوی یا سران شجاع تفسیر می نمایند. [اصغری ص ۲۲] این هم نمی تواند مبنای علمی داشته باشد. چرا که نگارنده در خصوص معنی کله یاکلا هم تحقیق میدانی و هم تحقیق کتابخانه ای نموده ولی نتوانست منبعی پیدا کند که در آن کلا یا کله به معنی قوی ؛ شجاع,؛ نترس؛ بی باک یا بهادر باشد
اما واقعیت چیست؟
در بالادست این روستا یک تپه باستانی بنام “اجاق داغی” واقع شده است ؛تپه اجاق داغی’ مربوط به اوایل هزاره اول قبل از میلاد می باشدو در شهرستان نمین، بخش مرکزی، روستای کله سر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۷۵۱۵ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.دامنه این تپه ۱۴۰۰ متر بالاتر از دریای خزر می باشد. در زبان ترکی آذری اجاق به معنای مکانی است که در آن آتش برپا می شود و داغ به معنی کوه است. این تپه مشرف است به روستای کله سر از جنوب، جاده فندقلو از غرب، زمین های کشاورزی از شمال و جنگل فندقلو و بویوگ داغی از شرق. آثار سنگ های باستانی که بر روی این تپه رویت می شود، متعلق به آتشکده زرتشتیان در دوران احتمالاً هخامنش یا قبل از آن می باشد .
نام کله سر ترکیبی از دو پاره واژه کله یاکلا و سر است. یکی از معانی کله یا کلا در اکثرگویشهای موجود در ایران زمین؛ آتشگاه ؛ اجاق ؛ تنور …… وسر هم به معنی کناروبالا دست می باشد .حال به بررسی معنی واژه کله یا کلا در گویشهای مختلف می پردازیم:
کَلَه/کِلا:
واژه کله /کلا ، به معنی آتشگاه؛ اجاق و تنور در تعدادی از زبان ها و گویش های ایرانی :
– در گویش سمنان، سنگسر کل kal
– در گویش دماوند و قصران کلا kela
– در گویش افتری کلگا kele, ga
– در گویش دماوند کلنه kelna
– در گویش سرخه کلیان kel, yan
– در گویش سمنان کلین kelin
– تالشی آستارا : کی یَه kiya
– تالشی اسالم : کیرَه چالَه kiračāla
– تالشی رضوانشهر : کِلَه گا kēlagā
– تالشی ماسال : کیلَه کا kilakā ؛ کیلاکا kilākā
– تالشی ماسوله : کیرَه kira
– تالشی فومن : کیلاقا kilāqā
– تالشی رودبار : کِلَه kela ؛ کِلِجارَه kelejāra
– گیلکی : کَلِه kale ؛ کَلِه کوت kale kut
– تبری ( مازندران ، بابل ) : کِلِه kele ؛ تَش کِلِه taš kele
– تاتی گویش کرینگان ( آذربایجان شرقی ) : کیرا kirā
– تاتی گویش کلور ( جنوب اردبیل ) : کیرَ kira
– تاتی منطقه الموت ( شمال استان قزوین ) : کَلِه kale
– تاتی تاکستان ( جنوب استان قزوین ) : کِلِه kele ؛ کِلَه kela
– تاتی وفس ( استان مرکزی ) : کِلَک kelak
– در گویش ترق و نطنز با تلفظ کر ker
– در گویش دری یزد و کرمان با تلفظ کری keri
– در گویش مازندرانی با تلفظ کِلِه. kele
– در گویش اورازان با تلفظ کِلَه kela
در روستای نوده بخش خورش رستم شهرستان خلخال به مناطقی که آثاری از آتشگاه قدیمی وجود دارد “کرگ آوا “یا “کریگن” می گویند.
– ضربالمثل مازندرانی : «از این تن تِر، کِلِه کِفِنه = از این نزدیکتر، داخل تنور میافتد (اگر بیش از این پیشروی کند، خواهد سوخت)»
– کِلاشور: پارچهیی که آن را خیس کرده و دیوارههای تنور (کلا) را به منظور پاک کردن از آلودگی یا سوختههای نان میشویند. در گویش دماوندی با همین تلفظ و معنی. [علمداری -۱۶۸][تیموریفر -۹۱]
– کِلا نایَن: در تنور گذاشتهاند به معنی این که دارند برایت آماده میکنند.
– “گُه کِلا نایَن” جمله تمسخرآمیز خطاب به کسی است که در موضوعی بسیار خوشخیال و بیهوده در انتظار کسب منفعتی است. معادل تهرانی آن: “گذاشتهم واسهت” یا “میخرم برات”.
– تنور. در گویش دماوندی با همین تلفظ و تلفظ کِلنَه به همین معنی. [علمداری -۱۶۸][تیموریفر -۷۰]
سر: در زبان دیلمی و پهلوی و فارسی امروزی به معنی کنار بالا -انتها و بالا دست بوده و می باشد مانند رودسر یعنی شهر کنار رود یا پره سر یعنی آبادی کنار پر ه یاشیلات
کلاسر : یعنی آبادی کنار اجاق یا تنور یا آتشکده . بهترین دلیل این مدعا وجود تپه ایی بنام اجاق داغی مشرف بر این آبادی است که در قدیم به عنوان آتشکده مورد پرستش زرتشتیان این منطقه بوده و به مرور زمان از بین رفته ولی نام آن هنورز به عنوان کوه آتش یا اجاق باقی مانده است.
تپه اجاق داغی مربوط به اوایل هزاره اول قبل از میلاد است و در شهرستان نمین، بخش مرکزی، روستای کله سر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۵۱۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است دامنه این تپه ۱۴۰۰ متر بالاتر از دریای خزر میباشد. در زبان ترکی آذری اجاق به معنای مکانی است که در آن آتش برپا می شود و داغ به معنی کوه یا تپه است. این تپه مشرف است به روستای کله سر از جنوب،جاده فندقلو از غرب،زمین های کشاورزی از شمال و جنگل فندقلو و بویوگ داغی از شرق. آثار سنگ های باستانی که بر روی این تپه رویت می شود،متعلق به آتشکده زرتشتیان در دوران احتمالا هخامنشی یا قبل از آن می باشد
منابع:
آلاحمد، جلال / اورازان. تهران: فردوس، [بی تا].
آذرلی، غلامرضا / فرهنگ واژگان گویشهای ایران. تهران: هزار – کرمان: کتابفروشی بلخ، ۱۳۸۷
علمداری، مهدی / گویش دماوندی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۴.
تیموریفر، علی / گویش دماوندی. تهران: مولف، ۱۳۶۲.
اصغری کلاسر؛محمد/کلاسر نگین ایل شاهسون. اردبیل:انتشارات مکارمی؛۱۳۹۳
یوسفی.محرم؛جقی نوجه ده علی؛فرهنگ جغرافیایی شهرستان نمین؛ اردبیل؛ شیخ صفیالدین؛ ۱۳۹۳
روزنامه مورخه ۱۳/۰۷/ ۱۳۹۴همشهری شماره ۶۶۴۹) .
عالی بود. دست مریزاد.
کَلَ kala در تالشی و تاتی به معنی دیوار سنگی بدون ملات نیز هست. این مورد نزدیک تر به مقصود است.