خانه / زبان و ادبیات تالش / فرهنگ تاتی و تالشی

فرهنگ تاتی و تالشی

چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۶۳ منتشر شد . تا آن زمان هیچ اثری در این زمینه به زبان فارسی منتشر نشده بود. از این رو بیش از دودهه تنها واژه نامه تاتی و تالشی ی منتشر شده در ایران بود که مورد رجوع و استناد پژوهشگران قرار می گرفت.

این کتاب با این که خالی از نقص و کاستی نبود، با استقبال گرم طیف مخاطبان روبرو شد وصاحب نظران از نقص و کاستی آن چشم پوشی کردند و به معرفی آن پرداختند .

دکترعلی اشرف صادقی با نوشتن نقدی مثبت در باره این اثر گفت : «کتاب حاضر از این نظر که در بردارنده واژه نامه ای از دو لهجه تاتی و طالشی است که با هم ارتباط نزدیک دارند،  بسیار مفید است و پژوهندگان می توانند با مطالعه در واژه ها و نکات دستوری بخش آخر کتاب،  اطلاعاتی اجمالی از ساختمان دستوری و آوائی این دو لهجه بدست آورند. همچنین با دقت در مواضع مختلف کتاب رابطه این لهجه ها با زبانهای باستانی ایران و ویژگیهای آوائی و صرفی و نحوی آنها برای آشنایان به زبانهای ایرانی تا حدی روشن می شود[۱]» .

زنده یاد دکتریارشاطر نیز با استقبال از انتشار این کتاب، با ارسال نامه ای مشوقانه ، از نگارنده خواست که کوشش خود در این زمینه را گسترش داده و گونه های مختلف بیشتری از زبان تالشی را باهم تطبیق دهد .

دکتر حسینقلی کاتبی ضمن معرفی این کتاب از آن با عنوان کوششی در خور تقدیر یادکرد [۲].

 این دیدگاه ها موجب گردیدکه نگارنده برپایه واژه نامه یادشده ، اثر جدیدی با نام « فرهنگ تطبیقی تالشی، تاتی و آذری » را تالیف و منتشر نماید. این تالیف با آنکه گسترده تر و کم نقص تر است، جای « فرهنگ تاتی و تالشی » را نتوانست پرکند و همیشه علاقمندان زیادی خواهان تجدید چاپ آن بوده اند. از این رو لازم شد ویراست جدیدی از اثر یادشده منتشر شود. در این ویراست واژگان تاتی کلور مدخل قرار گرفته و با تالشی تالشدولایی، گونه اردجان، برابرگذاری شده است . از آوانگاری به روز و مناسب تری استفاده شده . شمار واژگان آن به حدود دوبرابر افزایش یافته است . همچنین مقدمه و بخش “صرف فعل” آخر کتاب، حذف گردیده و به جای آن یک بررسی تخصصی مجمل قرار داده شده واز لحاظ شکلی نیز صفحه بندی دوستونه کتاب،  به یک ستونی تغییر یافته است . به این ترتیب که معادل تالشی هرمدخل تاتی، بعد از یک نشانه فلش ←، آمده  و آنگاه معنی وشرح واژه در زیر آن نوشته شده است . نشانه پرسش ( ؟ ) در مقابل فلش، به این معنی ست که « معادل تالشی یافته نشد » .

در انتخاب گویش مرجع نیز که در چاپ نخست  تالشى رضوانشهرى ازبلوک تالشدولا، با تاتى کُلور ازمنطقه خلخال برابرگذاری شده بود، بازنگرى به عمل آمد و روستاى اردجان، جایگزین رضوانشهر گردید. زیرا رضوانشهر به‏عنوان شهرى جدید که طوایف ، لهجه‏ها و حتى زبان هاى مختلفى در آن به هم آمیخته‏اند، براى چنان منظورى واجد شرایط لازم نبود.  

ناگفته نماند برخی کسان که سالها بعد از انتشار این فرهنگ، به تالیف آثار مشابهی همت نموده اند، با اولویت قرار دادن کمیت واژگان یا به دلیلی دیگر، واژه ها، اصطلاحات و افعال رایج در زبان تالشی، اعم از عربی و فارسی و ترکی و غیره را به عنوان لغت تالشی ثبت کرده و گاه از این هم فراتر رفته و با استفاده از روش ترکیب وآژه ها و افعال و دیگر ادات دستوری، لغت مدخل ایجاد کرده اند و شماری از آنهارا به کرات در صفحات مختلف کتاب خود آورده اند و به این ترتیب شمار مدخل های کتاب خودرا افزایش داده اند . اما نگارنده برخلاف آن شیوه، کوشیده است از ثبت واژه های دخیل و مدخل های ترکیبی پرهیز کند.

کسانی که از این اثر بهره می گیرند، از لحاظ درستی ثبت و معنی واژگان آن باید اطمینان خاطر داشتته باشند . زیرا زبان مادری و خانوادگی مولف، تاتی کلور است و از ۵۵ سال پیش نیز دربین تالشی زبانان تالشدولا زندگی و تحقیق کرده و امروزه از میراث داران اصیل گویش تاتی و تالشی به شمار می آید و در این موردحامل گنجینه ای ذهنی ست که نسل های جدید هرچند که تات کلوری یا تالش تالشدولایی باشند، از آن گنجینه بهره بیشتری ندارند .

نگارنده تا کنون دو واژه نامه تالیف کرده که هردو تطبیق تالشی و تاتی خلخال است. یکی از هدف هایی را که در این زمینه دنبال کرده، اثبات این دیدگاه است که تاتی  خلخال و تالشی، دو گویش وابسته به یک زبان اند و هیچ مرزی جز تفاوت گویشی و گونه ای در بین شان وجود ندارد وبا این سخنان که تاتی از قلمرو تالشی به خلخال و دیگر مناطق رفته است ، یا این که تالشی و تاتی گویش هایی متاثر از هم و درتعامل باهم اند، موافق نیست.

اکنون به استناد مطالب این اثر می توان گفت که اگر زبانی را در رویه خاوری رشته کوه تالش، تالشی می خوانند ودر رویه باختری آن رشته کوه،گونه دیگری از آن گویش را با نام تاتی می شناسند، نباید مارا به اشتباه فاحش دچارکند. زیرا آنچه که مهم است ساختار مشترک آن دو گویش از نگاه آوایی، دستوری و اشتراکات واژگانی ست نه مرز جغرافیایی یا نگرش محلی.

این دیدگاه نگارنده در آغاز، یعنی اوایل دهه ۶۰ همراه با ابهام و تردید بود. از این رو در چاپ نخست این کتاب وهمچنین در چاپ نخست  فرهنگ تطبیقی تالشی و تاتی و آذری، در این باره دیدگاه روشنی بیان نکرد. اما در فرهنگ تطبیقی از پیوند تاتی شاهرود خلخال و تالشی چنان سخن رفت که هرکس از آن سخن،  دید گاه نگارنده را در باره یکی بودن دو گویش یادشده، در می یابد .

تعدد گونه های زبانی در تالشی و تاتی شاهرود هم نباید مارا به اشتباه وادارد . زیرا گونه های تاتی خلخال بر اثر دوری و نزدیکی جغرافیایی آن گونه ها، از گستره گویش های زبان تالشی و وجود روابط اقتصادی و اجتماعی بین گویشوران همسایه، شکل گرفته اند. از این روست که می بینیم تاتی اسبو و اسکستان به تالشی تالشدولا نزدیک است و تاتی گیلوان و تارم دشت به تالشی جنوبی.

درپایان این نکته ناگفته نماندکه برخی از محققان محلی با این که این اثر ( فرهنگ تاتی و تالشی به عنوان نخستین واژه نامه تاتی منتشر شده در ایران) منبع، سرمشق و انگیزه دهنده آنان برای تحقیق در زبان تالشی و تاتی خلخال بوده و از آن بهره ها گرفته اند، ولی در نوشته های خود کوشیده اند تا نشان دهند که نه از وجود کتاب هایی مانند فرهنگ تاتی و تالشی و فرهنگ تطبیقی تالشی، تاتی و آذری خبر دارند و نه نام مولف چنان کتاب هایی را شنیده اند ! این رفتار بر چه پایه و مایه ای ست، باید از خودشان پرسید.

[۱] – صادقی علی اشرف، ۱۳۶۳، فرهنگ تاتی و تالشی، مجله زبان شناسی، سال ۱، شماره ۲

[۲] – دکتر حسینقلی کآتبی، ۱۳۶۵، زبانهای باستانی ایران در آذربایجان، درنامواره دکتر محمودافشار،جلد ۲، صفحه ۱۰۰۲

Print Friendly, PDF & Email

درباره ی مدیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی را وارد کنید *