سرزمین تالش به عنوان بستر مکانی قوم کادوسیان (تالشان)، که از دو ناحیه عمده کوهستانی و جلگهای تشکیل یافته است، در حدود ۶۵ میلیون سال قدمت دارد. تالش منطقه ای در سواحل جنوب غربی دریای خزر است، که در آغاز کاملا در ایران بوده است تا زمان عقد معاهده گلستان در اکتبر ۱۸۱۳ میان ایران و روسیه که بخش بزرگتر تالش یعنی شمال رودخانه آستارا به روسیه اعطا شد. این بخش توسط امپراطوری روسیه، اتحاد جماهیر و از سال ۱۹۹۱ توسط جمهوری آذربایجان تحت حاکمیت قرار گرفت. بخش ایرانی مردمان تالشی داخل ایران باقی ماند و منطقهای از استان جدید آذربایجان شرقی به مساحت حدود ۵۰ کیلومتر جنوب رودخانه آستارا را تسخیر کرد.
تالش سرزمین وسیعی را در منطقه شمال غرب گیلان به خود اختصاص میدهد. اقوام تالش از آستارا تا جنوب فومن پراکندهاند که متاسفانه اطلاعات چندانی از ادوار گذشته آنها در متون تاریخی وجود ندارد. برخی معتقدند که تالشان همان کادوسیان یا کاتوزیانند، که در نواحی کوهستانی زندگی میکردند .
خودزکو، به سبب تشابه نام این قوم با نام امیرتالش بن حسن نواده امیر چوپان مغول، برای تالشها منشا ترکی قایل شده است. اما بدون تردید تالشها ایرانی یا آریاییاند، به ویژه آن که گویش تالشی از گروه زبانهای ایرانی شمال غربی است و نشانه های بسیاری از اوستایی و فارسی باستان و فارسی میانه در آن دیده میشود.
در کتاب « ایران در عهد باستان » آمده است: کادوسیان مردمی بودند که در گیلان جای داشتند و ظاهرا نیاکان تالشهای کنونی بودهاند. کادوس یونانی شده تالوش است که در قرون بعد تبدیل به تالش شده است .
وجود تپهها و محوطههای تاریخی و باستانی در سراسر تالش، نمایانگر وجود یکی ازکهنترین تمدنها و فرهنگهای دیرینه در این سرزمین است. با توجه به دست یافتههای اخیر کاوشهای باستان شناسی که آثاری از نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد « آغاز عصر آهن تا آغازین سدههای هزاره اول ق. م » را در منطقه معرفی مینماید، بیان کننده زمینههای جدیدی برای بررسی عمیقتر حوزه فرهنگی تالش است.
تالش منطقهای در گیلان است که از شمال به جمهوری آذربایجان، از مشرق به دریای خزر، از مغرب به خط الراس رشته کوه تالش و از جنوب و جنوب شرقی به شهرستان فومن محدود است. این منطقه مشتمل است بر شهرستانهای آستارا، طوالش، رضوانشهر و ماسال. منطقه ای که تالشها در آن ساکناند از دو قسمت کاملا متمایز تشکیل شده است: کوهستانی در غرب، متشکل از رشته کوه تالش. و جلگهای در شرق در کناره دریای خزر. فاصله میان کرانه دریا تا انتهای غربی کوههای تالش پوشیده از جنگل، شالیزار و خانه های مسکونی به شکل خانهباغ است. منطقه تالش در ناحیه آب و هوایی بسیار مرطوب قرار دارد. رودهای متعددی در منطقه تالش جریان دارند که عمدتا از دامنه های شرقی و رشته کوه تالش سرچشمه میگیرند و به سوی شرق امتداد مییابند و پس از آبیاری کردن زمینهای زراعی جلگه های ساحلی خزر، به دریای خزر میریزند. از جمله چشمه های آب معدنی تالش عبارتند از: ملادهای چای در نزدیکی آستارا، چشمه های حوالی آقاولر، چشمه ی آب سرد قره گول در حوضچه مرتفع کرگانرود و چشمه آب گرم علی داشی در نزدیکی آستارا. از آثار مهم منطقه ی تالش، گورستان باستانی مریان و آقاولر واقع در۳۴ کیلومتری جنوب غربی شهرستان تالش در دره کرگانرود است. این دو گورستان متعلق به نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد و آغاز عصر آهن تا دورهی ساسانی است. از دیگر آثار تاریخی میتوان از موارد زیر نام برد: پل آجری بر روی رود شفارود واقع در پونل، پل آجری دلیک در هفت دغنان، قلعه لیسار یا صلصال واقع در لیسار، در مسیر آستارا به بندرانزلی، اسپید مزگت یا مسجد سفید، بنایی از دوران پیش از اسلام که در دوره اسلامی به عنوان مسجد از آن استفاده شده و به آن مسجد عبدالله نیز میگویند، قلعه تاسکوه در ماسال و قلعه رودخان واقع در ارتفاعات تالش.
قوم تالش ، از نظر پراکندگی جغرافیایی ، حدود اداری ـ سیاسی شهرستانهای فومن، شفت، ماسال، رضوانشهر، تالش و آستارا را در برمیگیرد. امروزه بر اساس آخرین تغیرات، تالش با جمعیتی بالغ بر ۱۵۴۷۹۹ نفر ، در محدوده یک شهرستان شامل چهار بخش؛ اسالم، حویق، کرگانرود و مرکزی، همچنین ده دهستان به نامهای؛ اسالم ، خالهسرا، خرچگیل، حویق، خطبهسرا، لیسار، ساحلی جوکندان، تولار و دو کوهستانی تالش میباشد .
اقتصاد پایه در تالش، کشاورزی ( زراعت، باغداری و دامداری ) است. که از مهمترین محصولات آن میتوان به نمونههای زیر اشاره نمود: برنج، گندم، جو، چای، توتون، حبوبات، توت کاری « نوغانداری » گیلاس، زردآلو، ازگیل، « کونوس » و همچنین پنیر، ماست، کره و روغن حیوانات.
تالش یکی از کهنترین مراکز تمدنی پیرامون دریای خزر است و در آن تمدن باستانی به نام ” تمدن تالش- مغان” متعلق به دوره پایانی عصر مفرغ و دورهی آغازین عصر آهن (سده ۱۴-۷ ق م) شناسایی شده است. این تمدن را نخستین بار در ۱۳۰۸/۱۸۹۰ ژاک دومورگان، در ناحیه لریک در روستاهای کوهستانی بررسی کرد. برخی ازاشیای کشف شده متعلق به این تمدن عبارتند از: شمشیرهای بلند مفرغی و آهنی، خنجر، تبر، پیکان، سرنیزه، ظروف گلی.
اقلیم این شهر با توجه به قرار گرفتن در دامنه کوهستانهای تالش، از یک سو و واقع شدن در ساحل دریای خزر از سوی دیگر، دارای آب و هوای کوهستانی با زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل و همچنین آب و هوای مرطوب و معتدل میباشد.
با توجه به بررسی عناصر اقلیمی نظیر؛ بارش، دما( میزان گرما )، جریانات جوی، میزان رطوبت نسبی و نیز مطالعه عوامل اقلیمی نظیر دوری و نزدیکی به دریای خزر و ارتفاع از سطح و عرض جغرافیایی ، تالش ( دامنههای شرقی تا خط الرس ) دارای آب و هوای مرطوب خزری در ناحیه جلگه ای و آب و هوای کوهستانی مرطوب در ارتفاعات میباشد. با توجه به اقلیم مرطوب خزری در کلیه نقاط تالش (دامنههای شرقی ) بهجز منطقه خط الرس ( ارتفاعات بیش از ۲۰۰۰ متری ) ، پوشش گیاهی جنگل از نوع درختان شمشاد، افرا، ممرز، بلوط، راش، توسکا، گردو انجیلی، نمدار، آزاد، ملچ دیده میشود که در ارتفاعات به تدریج به گیاهان دارویی و پوشش گیاهی کافی برای چرای دام مبدل می شود.
گویش تالشی:
گویش تالشی از زبانهای شمال غربی ایران است که با گیلکی و مازندرانی قرابت دارد. تالشی گویشی کهن و دارای گونههای بسیار است و از عنبران اردبیل تا رودبار گیلان حدود دویست هزار گویشور دارد. برخی محققان معتقدند که تالشها ساکنان اصلی نواحی غربی دریای خزرند و در گذشته بیشتر از حال محل سکونتشان به سوی شمال پیش رفته بوده است. تالش های آذربایجان همه ترکی میدانند و ترکی تهدیدی بزرگ برای گویش تالشی است. گسترش زبان فارسی در منطقه نیز بیشتر به ضرر گویش تالشی تمام شده است تا ترکی آذری.
تالشی از نظر واژگانی دارای ویژگیهای مشخصی است و بر خلاف نظر محققان قدیم غیر ایرانی کاملا گیلکی نیست بلکه واسطه ای است میان تاتی و گیلکی و گاه به تاتی نزدیکتر است. میلر، تالشی شمالی واقع در جمهوری آذربایجان را بررسی کرده است. در دامنه خشک و مرطوب کوه تالش دو قوم با زبانهای مختلف زندگی میکنند: در غرب، آذربایجانی هایی که به تاتی تاکستانی تکلم میکنند و در شرق، تالش ها که به تالشی سخن میگویند. در ایران علاوه بر تالش، در مناطقی از شهرهای گرگان، بهشهر، رامسر و نواحی غربی کرانه دریای خزر به سوی شمال که با مناطق تاتنشین همسایه است، تالشها با گویش تالشی خود حضور دارند.
در این گونه های تالشی تفاوت هایی وجود دارد، که کم اهمیت تر از آن است که خود تالشها مطرح میکنند. تقریبا مردمان سراسر مناطق، زبان یکدیگر را می فهمند، اگر چه این تفاهم گاهی آسان نیست، به عنوان مثال از مجموع ۳۵۰ واژهی انتخابی در یک تحقیق، تنها ۲۴ واژه از نظر ریشه متفاوت بوده و بقیه بیشتر در نحوه تلفظ تفاوت هایی داشتهاند. به طور کلی از جنوب به شمال، تفاوتهای زیر مشهود است: O جای خود را به U (مانند ترکی) میدهد، اولین واکه برخی از واژهها، یا پیش از دو همخوان یا بین آنها تلفظ میشود: ایسپی / سیپی به معنای سفید، خ به ح تبدیل میشود: خیرس>حیرس به معنای خرس، حذف ر از پایان واژه، مانند در > دو.
ساخت زمانهای افعال در تالشی جنوب و تالشی شمال متفاوت است. ولی حدود آن بین اشکال جنوبی و شمالی، در موارد مختلف در محل واحدی قرار ندارد و یک تغییر تدریجی زبانی از یک حالت جنوبی انتهایی تا حالت شمالی انتهایی در جمهوری آذربایجان ملاحظه میشود. به گفته بازن، مرزهای زبانی تولارود و خطبه سرا خط زبانی میان تالش مرکزی و تالش شمالی است. برش مهم دیگر از طرف شمالی ترین نقطه خطبه سرا و ویزنه عبور میکند. برش سوم در جنوب تالش دولاب ملاحظه میشود. به عنوان مثال توصیفی از گویش اسالمی، یک گویش مرکزی تالش، بر پایهی تحقیقات یارشاطر ذکر میشود. در اسالمی ۸ واکه و ۲۳ همخوان وجود دارد. اسم در دو حالت صریح و غیرفاعلی یا غیر صریح واقع میشود.حالت غیرفاعلی در ساخت اضافه و هنگامی که فاعل در ساخت ارگتیو قرار دارد به کار میرود، مثل (varg-i ga# harda(گرگ گاو را خورد). در ساخت اضافه، مضافالیه پیش از مضاف میآید و نشانه آن -a است:sif-a da#re
ضمایر به سه دسته تقسیم میشوند: ضمایر شخصی در حالت مستقیم به دو صورت صریح و غیرصریح، ضمایر ملکی و ضمایر متصل. ضمایر شخصی مستقیم در حالت صریح و ضمایر غیر صریح، مانند مفعول مستقیم، در ساخت ارگتیو به کار میروند. ضمایر ملکی، مانند صفات ملکی و ضمایر متصل، در حالت اضافه به کار میروند. از ویژگی های مهم اسالمی این است که تمامی زمانهای حال بر پایه ستاک حال ساخته نم یشوند و همه زمانهای گذشته نیز بر پایه ستاک گذشته ساخته نمیشوند. افعال التزامی، امری، حال شرطی، استمراری، شرطی استمراری، بر پایه ستاک حال ساخته میشوند (آنها که ساخت ارگتیو را نیز به کار نمی برند). حال اخباری، گذشته استمراری، حال کامل، التزامی کامل، شرطی کامل، شرطی غیر واقعی و گذشته بعید بر پایه ستاک گذشته ساخته میشوند. در این ساختها، به جز حال اخباری، ساخت ارگتیو به کار میرود. نشانه ی نهی –maو نشانه نفی «-nاست.
در گونه ماسولهای نیز به عنوان یک گونه جنوبی از گویش تالشی، ۹ واکه و ۲۳ همخوان وجود دارد. اسم در دو حالت واقع میشود و سه نوع ضمیر شخصی وجود دارد. در گذشته و حال کامل بین لازم و متعدی تفاوت هست. شناسههای اخباری و التزامی، بر حسب خاتمه یافتن به واکه متفاوتند. زمان گذشته و حال کامل افعال لازم نیز دارای شناسههای متفاوتی است.
کمبل در معرفی تالشی مینویسد: تالشی به زبانهای ایرانی گروه شمالی- غربی تعلق دارد که امروزه توسط حدود ۱۰۰۰۰۰ گویشور در منطقه جنوبی جمهوری آذربایجان و حدود ۶۰۰۰۰ گویشور در استان گیلان تکلم میشود. همه تالشیها دو زبانهاند و هم به تالشی وهم به ترکی آذربایجانی تسلط دارند.
اشمیت نیز با بر شمردن واکه های تالشی یعنی a a# e « i o u (u_) ، عنوان میکند که همخوان های آن همان همخوان های زبان فارسی هستند.
تالشی دو نظام حالت دارد: حالت مستقیم یا فاعلی و حالت غیر فاعلی یا اضافی و حالت مفعولی. نظام فعلی از سایر گویشهای ایرانی غربی به دلیل استفاده از ستاک حال برای نمود ناقص و ستاک گذشته برای حال متمایز شده است. به لحاظ نحوی تالشی همانند تاتی ساختار ارگتیو را در افعال متعدی گذشته بر پایه ستاک گذشته به کار میگیرد که طبق آن اسم عامل در حالت غیر فاعلی قرار میگیرد، مفعول مستقیم منطقی در حالت مستقیم و فعل با مفعول مستقیم اش مطابقت میکند.
منبع : موزه مجازی میراث فرهنگی