خانه / مردم شناسی / لباس های محلی کرگانرود

لباس های محلی کرگانرود

پوشاک محلی تالش
(روستاهای غربی شهر هشتپر)
سلیم سلیمی موید 

چکیده؛
تالش سرزمین وسیعی در شمال ایران و در حاشیه دریای مازندران است. این حوزه از شمال غربی به جنوب شرقی در امتداد دریای مازندران کشیده شده است. در این گفتار منظور از تالش، تالش متعلق به ایران است که شامل منطقه ای جلگه ای و کوهستانی مابین آستارا، انزلی، صومعه سرا و خلخال است. ساکنان این حوزه به دلیل مجاورت با مناطق ترک نشین استان اردبیل و مراوده اقتصادی که بین آنها صورت می گرفته و همچنین مهاجرت هایی که از نقاط ترک نشین به این حوزه شده هم اکنون بسیاری از توالش ساکن در ارتفاعات منطقه زبان ترکی را فراگرفته در بیشتر اوقات به زبان ترکی باهم تکلم نموده و بیش از همه بسیاری از اصطلاحات زبانی آنها نیز به ترکی ادا می شود. پوشاک هر منطقه یکی از اصلی ترین و مهمترین اشکال قومی و یکی از نمادهای فرهنگی آن منطقه است که همواره تحت تاثیر تغییرات فرهنگی و اجتماعی قراردارد. عوامل متعددی دست به دست هم می دهند تا شکل و جنس پوشش ساکنان یک منطقه بوجود آمده و در پهنه تاریخ ماندگار شود. این ماندگاری باعث می شود تا عادات و آداب به مرور ریشه دار شده و با فرهنگ و خواسته های هر منطقه عجین و بخشی از آن جامعه گردد. این نفوذ و تاثیر تا آنجا ریشه می زند که ما با دیدن فرم و جنس پوشش یک فرد می توانیم منطقه جغرافیایی، محل زندگی و وابستگی قومی آن فرد را تشخیص دهیم. تنوع آب و هوایی و مناظر بدیع منطقه تالش باعث گردیده تا این حوزه ازلحاظ پوشش و بخصوص استفاده از تنوع رنگی در لباس های آنها بسیار دیده شود. در این تاثیرگذاری ها مذهب، شرایط اقلیمی و عوامل جغرافیایی، شیوه تامین معاش و اقتصاد غالب منطقه، منزلت های اجتماعی و … بیش ازدیگر امور بوده است. گرچه امروزه لباس متحدالشکل در غالب نقاط ایران به چشم می خورد، ولی در روستاهای کوهپایه تالش و ارتفاعات منطقه اغلب از لباسهای محلی و سنتی استفاده می شود. در برخی از روستاهای منطقه مانندآق اولر هنوز دوخت کت وشلوار محلی ازجنس پشم وکلاه بومی موسوم به کرگری توسط خیاط محلی با ابزار و وسایل چند دهه قبل انجام می شود. برخی ازپوشاک محلی این حوزه عبارتند از؛ سرپوشها شامل: کلاه تالشی،کلاه کامفا، کلاه کرگری، شال شریف،روسری شفتالو و روسری مخمر. تن پوش ها عبارتند از: الجک، اوس کونئی، باشلوخ، پنجک، تونکه، چوخا، شال، تومان، دیزلیک، زوبن، جلیقه، یل. پاپوش ها عبارتند از: جوراب، چاروخ، خام چاروخ، رزین چاروخ، چکمه، گالوش، وطنی، گیوه .
کلید واژه؛
 پوشش، پوشاک، لباس، تن پوش، سرپوش، پاپوش. 
مقدمه

تالش سرزمین وسیعی در شمال ایران و در حاشیه دریای مازندران است. این حوزه از شمال غربی به جنوب شرقی در امتداد دریای مازندران کشیده شده که از شمال به جمهوری آذربایجان، از مشرق به دریای خزر، از مغرب به خط¬الراس رشته کوه تالش و از جنوب و جنوب شرقی به شهرستان فومن محدود است. 
این منطقه دارای شهرستانهای آستارا، طوالش، رضوانشهر و ماسال است. منطقه¬ای که تالش¬ها در آن ساکن-اند از دو قسمت کاملاً متمایز تشکیل شده است: کوهستانی در غرب، متشکل از رشته کوه تالش و جلگه¬ای در شرق در کناره دریای خزر. فاصله میان کرانه¬ دریا تا انتهای غربی کوههای تالش پوشیده از جنگل و شالیزار و خانه¬های مسکونی به شکل خانه باغ است. منطقه¬ تالش در ناحیه آب و هوایی بسیار مرطوب قرار دارد. 
رودهای متعددی در منطقه تالش جریان دارند که عمدتاً از دامنه¬های شرقی و رشته کوه تالش سرچشمه می¬گیرند و به سوی شرق امتداد می¬یابند و پس از آبیاری کردن زمین¬های زراعی جلگه¬های ساحلی خزر، به دریای خزر می¬ریزند. از جمله چشمه¬های آب معدنی تالش عبارتند از: چشمه¬های حوالی مریان و آق¬اولر، چشمه آب سرد قره¬گول در حوضچه مرتفع کرگانرود و چشمه آب گرم علی داشی در نزدیکی آستارا. 
از آثار مهم منطقه تالش، گورستان باستانی مریان و آق¬اولر واقع در۳۴ کیلومتری جنوب غربی شهرستان تالش در دره کرگانرود است. این دو گورستان متعلق به نیمه دوم هزاره¬ دوم قبل از میلاد و آغاز عصر آهن تا دوره¬ ساسانی است. از دیگر آثار تاریخی می¬توان از: پل آجری بر روی رود شفارود واقع در پونل، پل آجری دلیک در هفت دغنان، قلعه لیسار یا صلصال واقع در لیسار، اسپید مزگت، قلعه تاس¬کوه در ماسال و قلعه رودخان واقع در ارتفاعات تالش نام برد.
امروزه تالش با جمعیتی بالغ بر ۱۵۴۷۹۹ نفر، در محدودۀ یک شهرستان دارای چهار بخش؛ اسالم، حویق، کرگانرود و مرکزی است. تالشان شامل ده دهستان به نامهای؛ اسالم، خاله سرا، خرچگیل، حویق، خطبه سرا، لیسار، ساحلی جوکندان، تولارود و کوهستانی تالش می باشد.
اقتصاد در تالش، بر پایه زراعت، باغداری و دامداری استوار است. از مهمترین محصولات آن می توان به: برنج، گندم، جو، چای، توتون، حبوبات، توت کاری، گیلاس، زردآلو، ازگیل و همچنین پنیر، ماست، کره و روغن حیوانات. اشاره کرد. 
تالش یکی از کهن ترین مراکز تمدنی پیرامون دریای خزر است و در آن تمدن باستانی به نام «تمدن تالش- مغان» متعلق به دوره¬ پایانی عصر مفرغ و دوره آغازین عصر آهن(سده¬ی۱۴-۷ ق م) شناسایی شده است. این تمدن را نخستین بار در ۱۳۰۸/۱۸۹۰ ژاک دو مورگان، در ناحیه لریک در روستاهای کوهستانی بررسی کرد. 
اقلیم این شهر باتوجه به قرار گرفتن در دامنه کوهستان های تالش از یک سو و واقع شدن در ساحل دریای خزر از سوی دیگر دارای آب و هوای کوهستانی با زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل و همچنین آب وهوای مرطوب و معتدل می¬باشد. با توجه به بررسی عناصر اقلیمی نظیر؛  بارش، دما، جریانات جوی، میزان رطوبت نسبی و نیز مطالعه عوامل اقلیمی نظیر دوری و نزدیکی به دریای خزر و ارتفاع از سطح و عرض جغرافیایی، تالش دارای آب و هوای مرطوب خزری در ناحیه جلگه ای و آب و هوای کوهستانی مرطوب در ارتفاعات می باشد. با توجه به اقلیم مرطوب خزری در کلیه نقاط تالش بجز منطقه خط الرس)، پوشش گیاهی جنگل از نوع درختان شمشاد، افرا، ممرز ، بلوط، راش، توسکا، گردو، انجیلی، نمدار، آزاد، ملچ دیده می شود که در ارتفاعات به تدریج به گیاهان دارویی و پوشش گیاهی کافی برای چرای دام مبدل می شود.
در این مقاله منظور از تالش، تالش متعلق به ایران است که شامل منطقه ای جلگه ای و کوهستانی مابین آستارا، انزلی، صومعه سرا و خلخال است. قوم تالش یکی از قدیمی¬ترین اقوام ساکن در ایران و بخشی نیز در جمهوری آذربایجان هستند. 
پوشاک از تاثیرگذارترین اشکال فرهنگی به شمار می رود. تا آنجا که برخی بر این باورند که استیلای فرهنگی و برتری قومی در وهله اول از طریق پوشاک صورت می گیرد و می توان با تغییر نوع پوشش قوم و گروهی وحتی یک جامعه، دیگر مظاهر زندگی آنها مانند اقتصاد، شیوه تولید وحتی تغذیه آنها را تحت تاثیر قرار داده، دگرگون نمود و در نهایت تغییر داد. پس از آن می توان به آسانی تغییر و تحولاتی در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اجتماعی آن جامعه ایجاد کرد. عوامل متعددی در شکل گیری پوشش یک منطقه نقش دارند از آن جمله می توان اکولوژی، اقتصاد، اقلیم، مذهب، باورها، اعتقادات، اقوام مناطق مجاور و… اشاره نمود. این تاثیر و تاثر تا آنجا پیش می رود که ساکنان هر منطقه تن پوش ویژه ای دارندکه در همان نگاه اول می توان قومیت، حوزه زندگی، زبان، شغل، طبقه اجتماعی، ویژگیهای فرهنگی و باور واعتقادات آنان را تشخیص داد. پوشاک ساکنان حوزه تالش ایران متاثر از پوشش ساکنان تالش زبان کشور آذربایجان و مناطق گیلک زبان و ترک زبان مناطق همجوار است. زیرا مردمان تالش زبان ایران از دیرباز تاکنون رابطه بسیار تنگاتنگ و نزدیکی با اقوام و گروههای قومی همجوار داشته لذا پوشاک آنان نیز تا حدود زیادی متاثر از نشانه های فرهنگی اقوام و جوامع همجوار است. ساکنان حوزه موردمطالعه درمرحله اول به کارکرد وکارایی پوشاک توجه داشته و سعی می نمایند آموزه های دینی ومذهبی را مراعات نموده و بیش ازهمه تلاش نموده اند درکنار تمام این ملاحظات، پوشاک خود را با شرایط آب وهوایی و اقلیمی منطقه تالش مطابقت می دهند که جنس، رنگ، فرم، اندازه، تزئینات و… به خوبی به این امر دلالت می کند. 
مواردی که در انتخاب نوع پوشش دخیل هستند، عبارتند از؛
چنانچه ذکرشد عوامل وعلل متعددی در جنس، اندازه، رنگ، طرح، فرم، تزئینات و … پوشاک منطقه تالش تاثیر مستقیم گذاشته اند. از عمده ترین عوامل موثر درشکل گیری ساکنان منطقه تالش می توان موارد زیر را اشاره نمود.

تاثیر اقلیم و جغرافیا در پوشاک
در تهیه پوشش ساکنان حوزه تالش، مهمترین تاثیر را شرایط اقلیمی و آب و هوایی منطقه داشته است. عموماً تن پوش های فصول گرم سال گشاد و راحت هستند ولی برعکس آن در ایام سرد سال پوشیده می شود. دوزندگان به نحوی پارچه را برش داده و می دوزند که برجستگی ها و فرو رفتگی های بدن نشان داده نشود. در بیشتر لباس ها از تنوع رنگی بهره گرفته و پوشاک زنان این حوزه الوان و رنگارنگ است و در لباس مردان نیز این امر صادق است. البته در گذشته این رنگ ها محیط پیرامون گرفته و مصرف می شده است. به دلیل اینکه پوشاک مورد استفاد زنان در این مناطق رنگی هستند، هنگام کار و فعالیت در مزراع به راحتی قابل تمیز و تشخیص هستند. پوشاک این مناطق به گونه ای طراحی و دوخته شده اند که در آب و هوای مختلف مانند رطوبت، گرما و سرما بدن را محافظت نموده و بدن از آسیب در امان نگه میدارد.لباس مورد استفاده مردان نیز بسیارساده، مقاوم و از مواد و مصالح محلی و طبیعی تهیه و دوخته می شده است. مردان و زنان لباسی که در مناطق کوهستانی و ارتفاعات به تن می کنند با لباس مناطق ساحلی و جلگه ای بسیار تفاوت دارد. مثلاً اگر مردان در نواحی کوهستانی کلاه پشمی موسوم به کلاه تالشی به سر می گذارند و یا اینکه با سربندی از جنس پشم موسوم به شال شریف(šâl šarif) سرخود را می بندند تا در مقابل سرما در امان باشند، در نواحی ساحلی و جلگه کلاه کرگری و یا نوعی دیگر از کلاه تالشی که نازکتر است، به سر می گذارند که بسیار نازک تر و ظریف تر است به سر می گذارند. علاوه بر آن زنانه و مردان تالشی در ایام و فصول سرد سال کوهستان دستکش پشمی ضخیم به دست می کنند که این نوع دستکش در نواحی ساحلی و جلگه مورد استفاده ندارد و اگر هم کسی از دستکش استفاده نماید معمولاً نازک و ظریف تر است. مردان و به خصوص چوپانان حوزه تالش در ارتفاعات از بالا پوش بلندی به نام چوخا(oxâč) و یا اینکه از عبای بلندی موسوم به باشلوخ(bâšlox) استفاده می کنند تا آنها در برابر باد و سرمای سخت کوهستان محافظت نماید. در حالیکه همانان در مناطق پائین دست و جلگه ای از بالا پوشی موسوم به پنجک (penjak) بهره می گیرند که بسیار نازکتر و طبعاً خنک تر است. 

مواد و مصالح جوراب ها و کفش ها نیز بر اساس اقلیم و جغرافیای منطقه تهیه، بافته و یا دوخته می شوند. مثلاً در مناطق کوهستانی و سنگلاخی از نوعی کفش با رویه محکم استفاده می کنند که جنس آن از چرم دباغی شده بوده و از نظر استقامت و دوام بسیار محکم است. درحالیکه این نوع کفش برای فصول گرم سال کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. ساکنان مناطق کوهستانی تلاش می نمایند برای اینکه از آسیب های محیطی در امان بمانند مسائل و جوانب بسیاری را در نظر بگیرند. مثلاً کفشی را انتخاب می کنند که تا پا را از خطر نیش گزندگان، ضربه سنگ ها، پیچ خوردگی، پستی و بلندی زمین و… مصون نگه دارد یا چوپان ها به این دلیل «چوخا» را در کوهستان استفاده می کنند تا در مقابل باد، باران، برف، سرما و حتی تابش نور خورشید خود را محافظت نمایند. با توجه به مباحث فوق مسئله آب و هوا تاثیر مستقیم در جنس و نوع پارچه بکار رفته در پوشاک و حتی تعداد آن ها در هر منطقه دارد. 

تاثیر جایگاه و موقعیت اجتماعی افراد در پوشاک
 موقعیت و جایگاه اجتماعی افراد تاثیر مستقیم و بلامنازعی در انتخاب نوع پوشش آنها دارد. به طوریکه امروزه با دیدن نوع پوشش یک فرد می توانیم تا حدود زیادی طبقه، شغل و پایگاه اجتماعی آن فرد را دریابیم و یا اینکه حدث نزدیک به یقین زد. در بین مردان و زنان از نحوه پوشش و بخصوص زیورالات زنان به آسانی می توان به وضعیت مالی و اقتصادی آن پی برد. در بین مردان نیز با توجه به جنس، رنگ و شکل لباس و… به همین شکل با اندکی تردید. مثلاً پوشیدن کت و شلوار و پیراهن بیشتر نشان از موقعیت اداری فرد است تا اینکه لباس اسپرت، شلوار جین و تی شرت و… .

سابقاً در بین مردمان تالش اگر مردی کلاه به سر نمی گذاشت عامه مردم او را یک مرد کامل قلمداد نمی کردند. در بین زنان نیز روسری رنگی مخصوص دختران و زنان جوان و روسری سفید رنگ و بدون نقش و نگار برای زنان میان سن تا پیر زنان بوده است. در منطقه از نوعی دامن موسوم زوبن(zuben)استفاده می کنند. نو عروس آن را در شب حنابندان به تن می کند. یل(yal) نیز مختص زنان متمول و اعیان بوده و اندازه آن بلندتر جلیقه و کوتاه تر از کت معمولی است. مردان نیز اگر از نظر مالی و موقعیت اجتماعی وضعیت بهتری داشته باشند، معمولاً پیراهنی موسوم به کوئنک به تن می کنند. افراد کم درآمد و بی بضاعت نیز نوعی کفش معروف به «خام چاروخ»(xâm čârox) می پوشیدندکه ازپوست دباغی نشده تهیه می شد. علاوه برآن این افراد از کفشی پلاستیکی موسوم به «رزین چاروخ»(rezin čârox) بهره می گرفتند. ولی کفش با کیفیتی معروف به «وطنی»(vatani) که از چرم دباغی شده و پرداخت شده بوده مخصوص افراد متمول و اعیان بوده است. 
منزلت و جایگاه اجتماعی افراد در تزئینات البسه نیز خود نمایی می کند به طوریکه افراد مرفه و متمول دکمه های زیادی را به صورت ردیفی از سرشانه تا سر آستین به صورت منظم می دوختند و برخی از آنها که وضعیت بهتری نسبت به دیگران داشتندبه جای دکمه بر روی لباس های خود سکه های متعدد می دوختند البته تعدادی هم بودند که ازنظر مالی وضعیت خیلی بالاتری از بقیه داشتند و معمولاً ازسکه های نقره ای استفاده می نمودند.  

تاثیر عوامل اقتصادی در پوشاک
نوع تغذیه و اقتصاد هر منطقه تاثیر مستقیم بر روی پوشاک ساکنان آن نقطه دارد. به طوریکه هماهنگ با طبیعت و اقلیم نسبت به انتخاب جنس و مواد اولیه تهیه پوشاک کرده و تلاش می کنند از منابع موجود بیشترین استفاده را در تولید لباس بنمایند. اگر چه امروزه با توسعه حمل و نقل بیشتر مواد و مصالح از نقاط دیگر وارد می شود ولی در گذشته عموماً نیازهای افراد از منابع موجود تامین شده است.

 در حوزه مورد پژوهش بنابر نیاز برای هر مناسبت و فعالیتی نوع بخصوصی از لباس را طراحی و می دوزند تا بهترین و بیشترین کارایی را داشته باشد. با توجه به نوع فعالیت اقتصادی ضخامت و نازکی لباس را تعیین می کنند. باز هم با فکر خلاقانه خود رنگ و شکل ظاهری لباس را براساس فعالیت اقتصادی در نظر گرفته و هماهنگ با آن عمل می کنند. مثلاً درفعالیت های کشاورزی ازلباس سفید رنگ ونازک استفاده نمی کنند. بنابراین مردمان کوهپایه تالش که دامداری اصلی ترین پیشه آنها محسوب می گردد. مواد اولیه و اصلی پوشاک خود را از پشم گوسفندان تهیه می کنند. و باز هم بنابر نوع فعالیت و زمان فعالیت گشادی، چسبندگی، کلفتی، نازکی و… پوشاک نیز ارتباط تنگاتنگی با نوع فعالیت اقتصادی دارد. مثلاً لباس چوپانان تالشی که شامل چوخا، جوراب پشمی، شلوار و کلاه کرگری و کفش رزین و … است دقیقاً تناسب با نوع کار و فعالیت آنها دارد. 

تاثیر آموزه های مذهبی و دینی در پوشاک
غالب ساکنان حوزه تالش چه درارتفاعات ودامنه کوههای منطقه و چه درنواحی ساحلی وجلگه ای پیرو دین مبین اسلام بوده و معمولاً تعداد زیادی ازآنها شیعه و گروه دیگری نیزاهل تسنن هستند. البته پیروان شیعه و سنی در ارتباطات و مناسبات خود این امر را در نظر نمی گیرند. اما مسئله مهم اسلام است که شئونات و دستورات مربوط به آن را تلاش می کنند که مراعات نمایند. ازجمله زنان که به پوشیدن لباس و دامن بلند و گشاد علاقه خاص نشان می دهند. یا استفاده از روسری و سربند استفاده می کنند تا که موی آنها را کاملاً بپوشاند برای این کار از روسری موسوم به روسری مخمر(مخمل) و یا روسری موسوم به شفتالو استفاده می کنند. تن پوش ها نیز به همین شکل تحت تاثیر مذهب قراردارند و در تهیه آنها سعی می شود تا مچ دست، پا و گردن را بپوشاند. و باز در عادتی دیگر زنان در زمان مکالمه با غریبه با گوشه سربند جلوی دهان خود را می گیرند که این عادت از دوران قبل از اسلام به یادگار مانده است.

تاثیر آئین ها و مراسم در پوشاک
در این حوزه بسیاری از لباسها در آئین و مراسم خاصی پوشیده یا به صورت نمادین استفاده می شود. مانند لباس داماد و یا لباس عروس که درشب حنابندان یا مناسبت های دیگر نوع خاصی از پوشاک را مورد استفاده قرار می دهند. 

برخی از یافته های پژوهش
تنوع آب وهوایی و مناظر بدیع باعث گردیده تا این منطقه از لحاظ پوشاک بسیار غنی و از هر نمونه لباس انواع مختلفی وجود داشته باشد. گرچه لباس متحدالشکل در تمام نقاط ایران به چشم می خورد ولی در کوهپایه تالش مرکزی اغلب از لباس های سنتی بهره می گیرند. تا آنجا که هنوز دوخت کت و شلوار سنتی یا کلاه رایج است. بطوری که درروستای آق اولر آقای مرحمت عسگرزاده با وسایل قدیمی هم اکنون به دوخت کت پشمی چوپانی یا کلاه کرگری (کلاه کرگری ماخود از نام رودخانه گرگانرود است.)مشغول است. در این بخش به برخی از سرپوش ها، تن پوش ها و پاپوش های منطقه اشاره می شود. لازم به ذکر است بیشتر لباس های مذکور در منطقه استفاده قرار می¬گیرند.

پوشاک مردانه
الفـ
سرپوش ها

۱- کلاه تالشی: این کلاه درگویش ترکی منطقه «تالشه بورک»(tâleša bork) نامیده می¬شود. جنس کلاه تالشی از شال(مواد پشمی) بوده و شکل ظاهری آن استوانه ای است. بودن کلاه در سر مردان تالشی نوعی وجه و اعتبار مردانه محسوب و نشانه پایگاه اجتماعی بوده است. در گذشته اگر کسی کلاه بر سر نمی¬گذاشت او را فاقد خصوصیات یک مرد کامل قلمداد می نمودند.
۲- کلاه کاموایی: کاموا درگویش ترک وتالشی کامفوا تلفظ می¬شود وگروههای ترک زبان آنرا دراصطلاح محلی «کامفوا بورک»(kâmfâ bork)می نامند. این نوع کلاه مخصوص جوانان بوده و با استفاده از کاموا بوسیله قلاب بافته می¬شود. 
۳- کلاه کرگری(kargari): همانند کلاه تالش بوده و عنوان «کرگری» برگرفته از رودخانه اصلی منطقه است که برای ساکنان بسیار حیاتی محسوب می شود. جنس کلاه کرگری ازپارچه معمولی و شال پشمی معروف ه«قتمه» (qatma) دوخته می¬¬شود.
 ۴- شال شریف(šarif šâl): عرض آن بین ۱۵ تا ۲۵ سانتی متر و طول آن ۵/۱ تا ۲ سانتی متر متغیر است.  مواد و جنس «شال شریف» را معمولاً از پشم گوسفندی تهیه می کنند. از این نوع شال دو نوع استفاده می شود برخی از ان به عنوان«سربند» بهره کرفته و بعضی دیگر در فصول سرد سال برای محافظت ناحیه پهلو و شکم از سرما  به کمر می بندند. البته در انتخاب جنس «شال شریف» بعضی از اهالی کاموا نیز استفاده می کنند که در مقایسه با نوع پشمی آن علاوه کیفیت پائین قیمت بسیار کمتری نیز دارد.
ب ـ تن پوش ها
۱- دستکش: دستکش در گویش ترکی منطقه «الجک»(aljak) تلفظ می شود. دستکش¬های موجود معمولاً از جنس پشم یا کاموا هستند که در دو نوع زیر بافته می¬شوند.
*بی بارماق(bi bârmâq) دستکشی که فقط جای انگشت در آن تعبیه می کنند.
**بیش بارماق(biš bârmâq) دراین نوع برای تمام انگشتان محفظه ای جدا درنظر گرفته می شود.
۲- اوس کونئی(os koenagi): پیراهن رویی که معمولاً از جنس پشم گوسفند بوده و آستین بلند است. این نوع پیراهن عموماً بدون دکمه دوخته می¬شود. یقه این نوع پیراهن گاهی گرد یا اینکه یقه به شکل هفت بوده و برخی یقه بلندتر درنظر گرفته و تا زیر چانه فرد را می پوشاند.
در این حوزه دو نوع پیراهن دیگر نیز از این شکل پیراهن دوخته می شود. یک نوع آن دارای دو عدد دکمه است و نوع دیگر دارای سه عدد دکمه است. هنگامی که دکمه آنها بسته می شود یقه به صورت گرد در می آید. اگر پراهنی دو عدد دکمه داشته باشد آن را با عنوان «ایکه دوگمه»(eyki dogma) و اگر سه دکمه داشته باشد آن را«اوچ دگمه»(oč dogma) ذکر نام می کنند.
۳- باشلوخbâslox)): نوعی تن پوش بلند همانند عبا از جنس پشم گوسفند تهیه و می دوزند. «باشلوخ» معمولاً بدون آستین است. «باشلوخ» فقط یک دکمه در روی سینه دارد. از این پوشش هنگام خواب به عنوان روانداز یا در زمان بارندگی استفاده می¬کنند.
 ۴- پنچک( penjak ): در حوزه مورد مطالعه به هر نوع کت از هر جنس «پنجک» می¬گویند. «پنجک» رایج در حوزه مورد پژوهش بیشتر ازجنس پشم بوده و معمولاً برای مردان و مخصوصاً تازه داماد دوخته می-شود.
۵- تونکه(tunka): «تونکه» شلواری نازک است که آن را در زیر شلوار بیرونی یا رسمی می¬پوشند. این شلوار مخصوص هنگام استراحت یا خواب بوده و جنس آن از «کوداری»(kodâri) (کوداری اصطلاحی برای پنبه است.) یا چیت است. 
۶- چوخا(čoxâ): نوعی کت در شکل و اندازه کت¬های معمولی است. جنس آن از پشم ولی الیاف آن ضخیم است. این کت مخصوص چوپان بوده و آب در آن نفوذ نمی¬کند.
۷- ژاکت: ژاکت نیز همانند طرح و شکل«اوس کونئی»می باشد. جنس آن ازپشم گوسفند بوده و پارچه آن ضخیم است. غالباً دو تا چهار دکمه در جلوی ژاکت تعبیه می¬کنند.
۸- شال: «شال» را در اندازه¬های مختلف از پارچه های پشمی ضخیم چند لایه تهیه می¬کنند. شال در زمستان به کمر یا سر برای محافظت از سرما بسته می¬شود.
۹- شلوار: شلوار در حوزه مورد پژوهش دارای طرح¬ها و شکل¬های مختلف است. همچنین بسته به نوع و جنس آن می¬توان شلوارها را دسته بندی کرد. در این جا به چند نمونه بارز آن اشاره می شود.
الف- شلوار آمریکایی یا نظامی: نوعی شلوارهمانند شلوارهای نظامی به رنگ سبز و یشمی است. از نظر برش شبیه شلوار معمولی بوده با این تفاوت که دو جیب در طرفین زانوها تعبیه می¬نمایند.
ب- شلوار ایرانی: همانند شلوار کردی بوده و گشاد و راحت است. این نوع شلوار بدون آستر بوده و دو جیب طرفین دارد. این دو جیب همانند شکاف عمودی به موازات ران ها در طرفین شلوار تعبیه می¬شود. جنس شلوار ایرانی از «شال» یا پارچه معمولی است. اگر از جنس «شال» باشد کمربند آن را از پشم بافته شده معروف به «قتمه» (qatma) تهیه می¬کنند. ولی اگر از جنس پارچه¬های معمولی «چیت و…» باشد از کش برای کمربند استفاده می¬کنند.
۱۰- عرق گیر: در گویش ترکی منطقه عرق¬گیر «عرخ گیر»(arax gir) تلفظ می کنند. عرق گیر را از نوعی پشم ظریف و نرم گوسفند می¬بافند. عرق گیر در دو نوع بدون آستین(حلقه ای) و یا آستین کوتاه تهیه و بافته می شوند. معمولاً یقه آنها را گرد یا یقه هفت در نظر گرفته و عموماً همه عرق¬گیرها بدون دکمه است.
۱۱- کوئنک(koenak): از نظر شکل و ظاهر همانند پیراهن بوده ولی مخصوص اعیان و اشراف است. جنس آن عموماً حریر، کتان یا پنبه است و معمولاً به رنگ سفید بوده و دو تا سه دکمه در جلوی آن می دوزند که با بستن دکمه¬ها یقه حالت گرد به خود می گیرد.
پ – پاپوش ها

جوراب ها
۱- جوراپ(jorâp): جوراب در طرح¬ها و شکل¬های مختلف با نقوش اصیل قدیمی از جنس کاموا، پشم و گاهی ابریشم به وسیله زنان و مردان روستایی بافته می¬شود. هر کدام از جوراب¬ها بر اساس طرح یا جنس و نقش دارای اسامی متفاوتی هستند. جورابهای مورد استفاده در این حوزه معمولاً الوان و از رنکهای روشن و شاد استفاده می کنند. 

از مهمترین نقوش و طرح هائی که برای جوراب استفاده می کنند می توان به؛ نقش درخت انجیر، نقش «اوله پره»(ola para)، نقش انواع پروانه، نقش پره(معمولاً در کف جوراب کار می شود و نقشی تکراری است که به صورت تک ردیفی در کنارهم قرار می گیرند)، نقش پنکه، نقش تیر ساده، نقش گل جهره(بخشی از دستگاه نخ ریسی که نخ ها به دور آن می پیچد)، نقش حاشیه، نقش گل حصیری، نقش حلوا کوجی(لوزی های به هم پیوسته که صفحه ای شطرنجی را ایجاد می کنند)، نقش گردن شتر(معمولاً نقوش پیچازی را که نقوش به شکل خطوط در هم تنیده هستند نقش گردن شتری می خوانند. این نقش بسیار شبیه قیچی باز است. به خاطر همین شباهت برخی آن را نقش قیچی می نامند.)، نقش درخت «سلمی»(salmi)(این شبیه درخت سرو بوده و یکی از پرکارترین نقوش و به تبع آن از نقوش بسیار زیبا به شمار می رود که در کف جوراب های پشمی کار می شود)،نقش «قوش»(مربع هایی دریک یاچندردیف منظم هستند که لبه ساقه جوراب کارمی شود)، نقش گل ترازو (همانند ترازو)، نقش گل چنگال، نقش خرچنگ، نقش«هره»(همان نقش پره است)، نقش درخت تمشک و … .

۲- شال جوراپ  šâl jorâp)): به تمام جوراب¬هائی که جنس آنها از پشم باشد کلمه«شال»را اطلاق می کنند. این نوع جوراب¬ها ممکن است با نقش یا بدون نقش باشد. اصطلاح دیگری که برای این نوع جوراب به کار می رود. «قتمه جوراپ» (qatma jorâp) است.

کفش ها
۱- اوزی باقلی چاروخ (oz bâqly čârox): «چاروخ» کلمه¬ای است که برای تمام کفش¬ها به کار می برند. این اصطلاح در برگیرنده تمامی کفش هایی  می¬باشد که رویه آنها بسته است.

۲- چاروخ (čârox): اصطلاح کلی برای انواع کفش¬ها می¬باشند.
۳- خام چاروخ (xâm čârox): این نوع کفش مخصوص افراد کم بضاعت بوده و در تهیه آن پوست خام و دباغی نشده را به صورت کفش حالت داده و استفاده می¬کنند. هر لنگه این نوع کفش به صورت یک تکه بوده و فقط در قسمت فوقانی شیاری ایجاد و دو طرف آن را برای بستن بند سوراخ می¬کنند.
۴- رزین چاروخ (rezin čârox): این نوع کفش ها بسیار ابتدایی و مخصوص افراد کم درآمد بوده و از جنس لاستیک ( بیشتر لاستیک خودرو) که در اصطلاح به آن رزین می¬گویند، تهیه می شود. این نوع کفش ها حالت «ناو» دارند و در قسمت فوقانی آن شیاری ایجاد می¬کنند و سوراخ هایی برای عبور دادن بند در آن ایجاد می¬کنند.
۵- رزین چکمه(rezin čakma): نوعی چکمه از جنس لاستیک ولی پرداخت شده.
۶- رزین گالوش  ( (rezin gâlo: در تهیه این نوع کفش ابتدا زیره کفش را که لاستیکی است انتخاب نموده، بعد بر اساس اندازه بزرگی یا کوچکی رویه آن را بریده و بعد از پرداخت کاری به وسیله سنباده، رویه را با چسب به قسمت زیره می چسبانند. این نوع کفش دارای دوام و کیفیت خوبی نسبت به بقیه است.
۷- گون چاروخ (gon čârux)«کفش چرمی»: چرم درگویش ترکی منطقه «گون» gon)) تلفظ می شود. در تهیه «گون چاروخ» ابتدا چرم را دباغی می کنند. اگر بخواهند کفش تولید شده رنگی و الوان باشد هنگام فرایند دباغی پوست مقداری عصاره گیاهان طبیعی به آن اضافه می کنند. این نوع کفش نیز شبیه شکل «رزین چاروخ» با اختلاف اندکی است.
۸- لاک چکمه (lâk čakma): در گویش محلی لاستیک را اصطلاحاً «لاک» می نامند. این نوع پاپوش همانند رزین گالوش تهیه می شود و اندازه آن تا زانو می رسد.
۹- لاک گالوش: نوعی گالش از جنس لاستیکی است که در دو نوع با بند و بی بند طراحی و تولید می شود.
۱۰- وطنی: نوعی کفش که از پوست دباغی شده، تهیه می شود. این کفش بسیار شبیه به خام چاروخ است. با این تفاوت که قیمت آن بالاتر از سایر کفش ها بوده و مخصوص اعیان و افراد متمول است.
(مردان در این حوزه از گیوه استفاده نمی کنند.)

پوشاک زنانه
الف – سرپوش ها

۱- روسری: روسری های رنگین مخصوص دختران و زنان جوان است. ولی افراد مسن غالباً رنگ سفید بدون نقش استفاده می کنند. هر دو نوع ذکر شده از جنس پشم، ابریشم و شالموز تهیه می شود.
۲- روسری شفتالو:  نوعی روسری بدون نقش و ساده از پارچه های معمولی که برای دختران خردسال می دوزند.
۳- روسری مخمر (maxmar): پارچه مخمل را در گویش ترکی منطقه مورد مطالعه«مخمر» می نامند. رنگ آن معمولاً قرمز بوده و مخصوص زنان و دختران افراد متمول است. علاوه بر آن هنگام عروسی آن را بر سر عروس می اندازند.
   ب – تن پوش
۱- الجک aljak)): دستکش های زنانه نیز همانند شکل و طرح مردانه بافته می شوند. با این تفاوت که دستکش های زنانه نازک و لطیف هستند و نقش آنها ظریف و رنگ های آن بیشتر قرمز و نارنجی است.
۲- تومان tumân)): «تومان» همانند دامن کوتاه ولی پرچین دوخته می شود. برای «تومان» به دلیل فرم و شکلی که دارد، هنگام دوخت پارچه زیادی به کار می برند. جنس اغلب تومان ها از مخمل، شالموز، اطلس و معروف تر از همه نوعی پارچه معروف به «قماش» (qomâš) است. تومان را معمولاً از زیر کوئنک زنانه به تن می کنند.
۳ـ تونک (tonak): «تونیک» را از زیر«تومان»می پوشند و بسیار شبیه شلوار زنانه است. جنس آن معمولاً از پارچه «چیت» بوده و زنان بیشتر پارچه هایی را که دارای گل های آبی رنگ هستند، ترجیح می دهند. هر «تونک» به طور متوسط دو متر پارچه را به خود اختصاص می دهد.
۴ـ دیزلیک(dizlik): نوعی دامن با چینهای فراوان که تا زیر زانو می آید. دیزلیک راکه معمولاً از زیر«کوئنک» (پیراهن) می پوشند.
۵- زوبن((zuben: مخصوص عروس است که به شکل و فرم دامن دوخته می شود. این لباس را عروس درشب حنابندان به تن می کند.
۶- جلیقه: جلیقه را بر روی دیگر لباس می پوشند. هر جلیقه دارای رویه و آستر است. جنس رویه آن از پشم مرغوب یا مخمل سیاه رنگ بوده ولی آستر آن رامعمولاً از ابریشم یا پارچه تترون انتخاب می کنند. هر جلیقه دارای سه جیب است دو جیب در طرفین و یک جیب در قسمت داخلی دارد که دهانه آن را با زیپ می بندند.
۷- کوئنکkoenak)): «کوئنک» یک قطعه پارچه بلندی است که تمام بدن را تا زیر زانو می پوشاند. «کوئنک»ها معمولاً دارای آستین بلند بوده و جنس آنها را از ابریشم، شالموز(šâlmoz)، قانوز (qânoz)، پشم و مخمل در رنگ های زرد و قرمز انتخاب می کنند. باید توجه داشت که هم اکنون رنگ های دیگری نیز به بازار آمده است ولی در گذشته بیشتر رنگ قرمز و مخصوصاً جنس مخمل ترجیح داده می شود.
۸- یل (yal): «یل» کوتاه تر از کت معمولی و بزرگتر از جلیقه است. جنس رویه آن از مخمل و آستر آن را از جنس ابریشم معروف به حریر انتخاب می شود. «یل» در میان دیگر لباس ها مربوط به اعیان و اشراف است. به طور کلی «یل» دارای سه جیب است دوجیب در طرفین بنام «یان جیبی»(yân jibi) و یک جیب در قسمت داخلی یعنی آستری دارد که با عنوان «قولتخ جیبی» (qoltox jibi) معروف است.
پ – پاپوش 
۱- جوراب: از دوجنس پشم یا کاموا می بافند. در دوخت جوراب از نقش های بسیار متنوع و زیادی بهره می گیرند که در بخش جورابهای مردانه به آن پرداخته شده است. با این حال فقط می توان افزود که اغلب جوراب های زنانه به رنگ قرمز، نارنجی، سبز وسفید و دیگر رنگهای روشن و شاد است.
۲ – گیوه: گیوه ها معمولاً از جنس پشم دوخته می شوند این نوع گیوه ها را بیشتر درداخل اتاق و بخصوص عروس ها می پوشند.
۳- دیگر انواع کفش: در این حوزه پاپوش های زنانه از نظر طرح و فرم و اندازه همانند کفش های مردانه است با این تفاوت که پاپوش زنانه معمولاً ظریف تر و مرغوب تر از پاپوش های مردانه است.
پوشاک بچه ها
۱- دن(don): پارچه«دن»آن نرم ولطیف است وهمانند یک دامن بلند برای بچه هائی که تازه ختنه شده اند استفاده می شود.

۲- دوشلیک (došlik): نوعی پیش بند نوزاد که تا دو سالگی از آن استفاده می کنند. 
تزئینات لباس
۱- پارچه: این نوع تزئین شامل دوخت انواع پارچه های الوان بر روی نقاط مختلف لباس است.

۲- دکمه: دوختن دکمه های اضافی بر روی لباس یکی از انواع رایج تزئینات به شمار می رود. در گذشته دکمه ها را با ترشیدن استخوان حیوانات درست می کردند، و سوراخ های متعدد و گاه نقوشی نیز بر روی آنها حک می کردند. افراد متمول از این نوع دکمه های تزئینی بیش ازهمه استفاده می کردند. برای نمونه در لباس«یل مخمل» یک ردیف دکمه از سر آستین تا زیرشانه می دوزند که به آن«قول دویمه»(qol doyma) می گویند.
۳- سکه: در تزئین بخش جلویی «یل» سکه یک یا دو ریالی و گاهی سکه های قدیمی را سوراخ نموده و به صورت ردیفی یا به شکل گل و بوته بر روی آن می دوزند. در گویش ترکی سکه های نقره را«گومیش» پول (gomiš) می نامند. گاهی برای تزئین پیراهن «کوئنک» یک ردیف سکه در بخش پائین آن می دوزند به این نوع تزئین «اتک لیک» (atak lik) می گویند.
۴- گَس(gas): برخی از روسری ها یا لباس ها در حاشیه خود دارای رشته های نخی هستند. در حوزه مورد مطالعه با بافتن نخ ها به همدیگر نوعی تزئین ایجاد می کنند. علاوه بر آن این کار باعث می شود تا دوام پارچه یا لباس و روسری را بیشتر شود، به این کار در اصطلاح «گس» می گویند.
نقش و نگار
نقوش مربوط به دست بافته ها

در حوزه تالش به دلیل فراوانی جاذبه های طبیعی و رنگ های بسیار زیبای موجود در محیط پیرامون، باعث گردیده تا نمونه های بسیار متنوعی از نقوش در دست بافته های بومی منطقه متجلی گردد. در این بین به طور نمونه به برخی از نقوش که بیش از بقیه در لباس ها و وسایل حمل و نقل و هم چنین وسایل منزل مشاهده می شود اشاره گردیده است.
۱- نقش درخت انجیر 
این نقش بیشتر درساقه جورابهای پشمی به چشم می خورد.
نقش درخت انجیر
۲- نقش اوله پره (ola parra)
    این نقش بیشتر در ساقه و رویه جوراب و گیوه های پشمی به چشم می خورد.
نقش اوله پره
۳- نقش پروانه

این نقش در بلوزهای دست بافته، ساقه، رویه و کف جورابهای پشمی و هم چنین رویه گیره های پشمی زنانه نقش می شود. این نقش در انواع مختلف و متنوعی دیده می شود.

نقش پروانه
۴- نقش پره

   این طرح در لبه جوراب نقش می شود. ولی بیشتر از همه در کناره ها و حاشیه گلیم های دست بافته مشاهده می شود.

نقش پره
۵- نقش پنکه

   این نقش فقط در قطعات گلیم یا کموایی مدور برای زیر پایی، در آستانه در اتاق استفاده می شود.

نقش پنکه
۶- نقش تیره ساده (tir sâda)

این نقش مربوط به پولیور و ژاکت می باشد. در هنگام بافتن آن، نقش را برجسته تر از زمینه پیاده می کنند، نقش تیر ساده معمولا در دست بافته های کاموایی به چشم می خورد. 

نقش تیره ساده
۷- نقش گل جهره (jahara)

این نقش یکی از زیباترین و پر تکرارترین نقش ها در حوزه تالش به شمار می رود. گل جهره معمولاً در ساقه جوراب های پشمی دست بافته به صورت مدور گرداگرد ساقه جوراب را فرا می گیرد. جهره (jahra) به بخشی از دستگاه نخ ریسی اطلاق می شود که نخ بدور(همان دوک نخ ریسی) آن می پیچد.

نقش گل جهره
۸- نقش حشیه (hašia)

این نقش بیشتر حاشیه و سر ساقه جوراب یا مابین پاشنه و کف جوراب نقش می شود.

نقش حشیه
۹- نقش گل حصیری 

این نقش قبل از نقش حشیه در ساقه جوراب پشمی نقش می شود.

نقش گل حصیری
۱۰ نقش حلوا کوجی (halwâ küji)

این نقش در دونوع متفاوت است؛
نوع اول آن مربوط به بلوز و پولیور می باشد که به صورت لوزی های به هم پیوسته در بخش جلویی بلوز کاموایی به شکل برجسته نقش می شود.

نقش حلوا کوجی
نوعی دیگر از این نقش در خورجین های بافته شده از پشم مشاهده می شود. هر خورجین نیز چندین ردیف از این نوع نقش را درخود دارد. البته در روستای سینه هونی به هر دو نقش فوق فقط با عنوان «گل» ذکر نام می کنند.

نقش حلوا کوجی
۱۱- نقش خورجین 

این نقش، خصوص خورجین های بافته شده از پشم یا موی بز است.

نقش خورجین
۱۲- نقش دوره گردی

این نقش معمولاً در قطعات گرد و مدور زیر پایی مخصوص آستانه در ورودی اتاق دیده می شود.

نقش دوره گردی
۱۳- نقش گردن شتر

این نقش دارای انواع متنوعی است و بیشتر در ساقه جوراب های دست بافته پشمی با رنگ های گوناگون دیده می شود. این نقش به خاطر و جود پیچ و تاب در آن شباهت بسیار نزدیکی بین نقش و گردن شتر به چشم می خورد.
نقش زیگزوزی (zigzuzi)
۱۴- این نقش معمولا در بخش جلویی ژاکت و بلوز و پولیور از جنس کاموایی نقش می شود. هنگام بافت آن سعی می کنند تا به صورت برجسته باشد.

نقش زیگزوزی
۱۵- نقش درخت سملی (salmi)

این نقش یکی از پرکارترین نقش ها و از زیباترین آنها به شمار می رود. استفاده از این نقش در کیسه های زنانه، مردانه، لباس و خورجین بیش ازهمه موارد به چشم می خورد. یکی از شرایط عروس خوب در بین مردم کوهپایه توان بافت این نقش است. 

دو طرح از نقش درخت سلمی 
نقش شیرازی
۱۶- این نقش فقط در بلوز، ژاکت و دیگر تن پوش های کاموایی به صورت برجسته دیده می شود.

نقش شیرازی
۱۷- نقش قوش (quš)

بیش از همه بر روی ساقه جوراب پشمی نقش می شود. البته در بعضی از فرش ها و قالیچه های محلی قدیمی نیز دیده می شود و عموماً در کنار حاشیه تکرار می شود.

نقش قوش
 ۱۸- نقش کله قوش 

این نقش در پاشنه جوراب پشمی بیش از همه نقش می شود. البته در بعضی از تن پوش های پشمی و کاموایی به صورت تکرار نقش می شود.

نقش قوش باشه
۱۹- نقش گل قیچی 

به یکی از نقوش «گردن شتر» نقش «قیچی گل» گفته می شود.

نقش گل قیچی
۲۰- نقش کاج 

از نقش های بسیار زیبا و پرکار با رنگ های بسیار متنوع به شمار می رود این نقش معمولا برروی هر نوع دست بافته نقش می شود و انواع گوناگونی دارد. این نقش در واقع با الهام از درخت کاج نقش می شود.

نقش کاج
نقش کاج برروی کیسه

۲۱- نقش درخت کاج 
این نقش مخصوص بافته های کاموایی بوده و برای تن پوش به کار می رود. برگرفته از نقش درخت کاج است. 

نقش درخت کاج
۲۲- نقش گل 

این نقش بیش از همه درکف جورابهای پشمی نقش می شود.

نقش گل
۲۳- نقش گل ترازو

این نقش بیشتر در کف جوراب های پشمی و درستبافته های محلی با پشم نقش می شود. 

نقش گل ترازو
۲۴- نقش گل چنگل (gol-čangal)

این نقش بیشتر در حاشیه بلوز یا ساقه جوراب به صورت تکراری نقش می شود.

نقش گل چنگل 
۲۵- نقش گل کرچنگ (gol-karčang)
نقش گل کرچنگ در ساقه جوراب و فرش های قدیمی منطقه به چشم می خورد.

نقش گل کرچنگ
۲۶- نقش مهره چشم

در ساقه جوراب و درکنار حاشیه تکرار می شود.

نقش مهره چشم
۲۷- نقش لاله (lâla)

این نقش به صورت برجسته در بلوز و ژاکت زنانه و مردانه بافته می شود.

نقش لاله
۲۸- نقش لانه زنبور 

این نقش برگرفته از شانه زنبور عسل است و به صورت برجسته در بلوزهای زنانه، مردانه بافته می شود.

نقش لانه زنبوری
۲۹- نقش مارپیچ 

این نقش به صورت برجسته در بلوز و ژاکت کاموایی زنانه و مردانه بافته می شود.

نقش مارپیچ
۳۰- نقش مرفش (marfaš)

اصطلاح دیگری است برای نقش «گل ترازو» که برروی جوراب های پشمی و مخصوصا کف و رویه آن انداخته می شود.
نقش درخت مهره
۳۱- یکی از زیباترین نقش ها به شمار می رود این نوع نقش معمولا بر روی دست بافته ها نقش می شود. ولی بیش از همه برروی جوراب های پشمی با رنگهای روشن و زنده نقش می شود.

نقش درخت مهره
۳۲- نقش هره (here)

همان نقش پره است. معمولاً بخش زیرین جوراب های پشم دست بافته را یک نقش کامل تکراری هره تشکیل می دهد که در کنار هم دیگر قرارگرفته اند. در اینجا برای نمونه کف یک لنگه جوراب پشمی نشان داده می شود. این نقش در تخت گیوه های پشمی نیز انداخته می شود.

نقش هره
۳۳- نقش درخت تمشک

این نقش بررویه جوراب و ساقه آن و همچنین در تزئین رویه بالشت و برخی از لباس های زنانه به کار می رود.

نقش درخت تمشک
۲- نقوش بدون نام

در حوزه تالش برخی از نقوش مشاهده می شوند، که هم در زمینه دست بافته ها نقش می شوند و هم در حاشیه ولی متاسفانه این نقش ها که تعداد آنها بسیار زیاد و بدون نام هستند. در اینجا چند نمونه از آنها ارائه می شود. 
نقش زمینه نقش بدون نام در زمینه و حاشیه جوراب های پشمی یا کاموایی
نقش زمینه نقش بدون نام مربوط به زمینه جوراب پشمی است 
نقش تکراری مابین دو نقش اصلی این نقش بدون نام مربوط به زمینه بین دو نقش اصلی قرار می گیرد.
نقش حاشیه لباس، این نقش بدون نام مربوط به حاشیه لباس، و بخش فوقانی ساقه جوراب
نقش کناره، نقش بدون نام مربوط پنجه و انتهای ساقه جوراب
نقش حاشیه دست بافته ها، نقش بدون نام فقط مربوط به حاشیه جوراب پشمی و برخی از دست بافته ها

نقش حاشیه دست بافته ها، نقش بدون نام فقط مربوط به حاشیه جوراب و برخی از دست بافته ها
وسایل دوخت
عمده ابزار ووسایل دوخت در این حوزه عبارتند از: قیچی(qaiči)، سوزن و نخ قتمه (qatma) «نخ پشمی» است علاوه بر آن به قرقره یا هرچیز دیگری که نخ به دور آن کلاف شود«عاشق ساپی»(âšeq sâpi) «نخ و یا بند عاشق» می نامند.

مزد خیاط
درگذشته اجرت خیاط عموماً جنسی بود. از آن جمله برای مزد خیاط اقلامی چون؛ برنج، تخم مرغ، گندم، جو و یا دیگر محصولات و فرآورده های دامی می دادند. ولی امروزه بیشتر وجه نقد است و درصورت امکان از مواد خوراکی یا محصولات کشاورزی به جای مزد به خیاط می دهند.

نتیجه گیری
تنوع آب وهوایی و مناظر بدیع منطقه تالش باعث گردیده تا این حوزه از لحاظ پوشش و بخصوص استفاده از تنوع رنگی در لباسها  بسیار دیده می شود. در این تاثیرگذاری ها مذهب، شرایط اقلیمی و عوامل جغرافیایی، شیوه تامین معاش و اقتصاد غالب منطقه، منزلت های اجتماعی و… بیش از دیگر امور بوده است. گرچه امروزه لباس متحدالشکل و یک دست در غالب نقاط ایران به چشم می خورد، ولی در روستاهای کوهپایه تالش اغلب از لباسهای محلی و سنتی استفاده می شود. پوشاک تالشی نیز از پوشش¬های ایرانی شمالی و در زمره¬ی لباس های بومی است که در معرض خطر بوده و نیازمند توجه بیشتر است. در برخی از روستاهای منطقه مانند؛ آق اولر هنوز دوخت کت و شلوار محلی از جنس پشم و کلاه بومی موسوم به «کرگری» توسط خیاط محلی با ابزار و وسایل قدیمی انجام می شود. برخی از پوشاک محلی این حوزه عبارتند از؛ سرپوشها شامل: کلاه تالشی، کلاه کاموا، کاه کرگری، شال شریف، روسری شفتالو و روسری مخمر. تن پوش ها عبارتند از: دستکش، پیراهن رویی، باشلوخ، پنجک، تونکه، چوخا، شال، تومان، دیزلیک، زوبن، جلیقه، یل. پاپوش ها شامل: جوراب، چاروخ، خام چاروخ، رزین چاروخ، چکمه، گالوش، وطنی و… 

شایسته است گونه¬های مختلف پوشاک ثبت و مستندسازی گردند و تحقیقات پوشاک و موارد نزدیک به آن صورت گیرد. همچنین می بایست از ساخت برنامه های رسانه ای و تصویری صدا و سیما که به نوعی پوشاک محلی را بی اعتبار می کند جلوگیری نمود. همچنین از تولید و توزیع این قبیل پوشش ها حمایت نمود. این امر می تواند با برگزاری همایش های منطقه ای در نواحی مختلف تالش نشین در میان گروه ها و گزینش بهترین ها از حیث سنتی و بومی، دوخت، ابزار، پارچه، رنگ و طرح صورت گیرد و به برندگان جوایز متناسب و در خور توجه برای کلیه برندگان  و حتی شرکت کنندگان منظور شود. نیاز است تا ازطرف اصحاب تحقیق الگوی مناسب لباس در اختیار خیاطان و تولیدکنندگان قرار داد. با اندکی تحقیق و جستجو در گونه های مجتلف پوشاک تالش توسط عوامل تولید و عرضه پوشاک می توان پوشش هایی را طراحی و تولید نمود که برگرفته از تاریخ اصیل منطقه بوده و با اقلیم و جغرافیای ساکنان تالش هماهنگی دارد.

Print Friendly, PDF & Email

درباره ی مدیر

یک دیدگاه

  1. Avatar

    بسیار زیبا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی را وارد کنید *