( گزیده پایان نامه کارشناسی ارشد. با عنوان :
بررسی اسناد مربوط به حاکمان تالش در دوره ی قاجار)
ایل قاجار طایفهای از ترکان بودند که بعد از مهاجرت به ایران در گنجه و ایروان ساکن شدند و زمان تشکیل قزلباشها در صفوف آنها وارد گردیدند،در کنار رود اترک دو گروه بزرگ قاجار سکونت داشتند: دَوَلو در بالادست که به پرورش شتر اشتغال داشته و قویونلو در پایین رود که به پرورش گوسفند میپرداختند، قویونلوها قدرتمند و دارای ثروت و مکنت زیادی بودند و در زمان شاه عباس در گرگان سکونت یافتند ، در زمان شاه سلطان حسین صفوی رییس ایل قاجار فتحعلیخان بود و در این زمان ایل دولو یا یوخاریباش مطیع اشاقهباش و یا قویونلوها بودند، بعد از سقوط اصفهان توسط افغانها و زوال حکومت صفویه افراد ایل قاجار بیشتر وارد عرصه سیاسی ایران شده و داعیه سروری و حکومت میکردند.
با شکست ایل قاجار به ریاست محمدحسنخان از کریمخان زند، خانواده وی تحت نظر وکیلالرعایا در شیراز محترمانه زندانی شدند. آقامحمدخان نیز از آن دسته و از مهمترین افراد ایل قاجار زندانی در شیراز بود. وی با مرگ کریمخان از شیراز فرار کرده و به استرآباد رفت، ایل قاجار را گرد خویش جمع و با مخالفت برادران خویش و شورش آنها مواجه شده و به سرکوبی آنها پرداخت، با فایق آمدن بر رقبای خویش مازندران و گیلان را تصرف کرد و به سرکوبی مخالفان دیگر مناطق پرداخت.حاکم گیلان در دوره زندیه هدایتالله خان بود که تا روی کار آمدن آقا محمدخان همچنان بر گیلان مسلط بود ، آقا محمدخان بعد از به قدرت رسیدن برای پایان دادن تسلط وی بر گیلان، برادر خود مرتضیقلیخان را جهت اخذ مالیات به گیلان فرستاد و دو طرف بیش از چهل روز درگیر شدند و هدایتاللهخان برای پایان دادن به جنگ میرزا صادقخان منجمباشی لنگرودی و محمدصالح لاریجانی را که مورد توجه و احترام بودند به دربار آقامحمدخان قاجار فرستاد و متعهد شد که سالانه خراج نقدی و جنسی به وی بپردازد هرچند هدایتاللهخان به وعده خود پایبند نماند و از دادن مالیات سرباز زد و جنگ بین دو طرف دوباره آغاز شد و با شکست هدایت الله وی توسط گلوله سرباز تالشی به قتل رسید و حکومت گیلان به قاجاریه رسید(هدایت،۱۳۳۹،ج۹،ص۲۱۶).
حکومت در دوره قاجار، به ویژه در مناطق دور از مرکز بیشتر تابعی از تمایلات شخصی، خودخواهانه و با اقتدار و نفوذ حاکمان آنجا و مامورین وی مربوط بود. در تالش نیز حاکمان متعددی در دوره قاجار بودند که به میل خود رفتار میکرده و براساس منافع و مصالح خویش به حکومت میپرداختند و از دستاندازی به مال و جان و ناموس و حتی تعدی و تجاوز به منطقه و اموال و احشام و رعیت سایر حکام محلی دیگر نیز ابایی نداشتند، در این بین حمایت حکومت مرکزی و نیز میزان پولی که برای پیشکشی و هدیه به حکام بالاتر در گیلان و آذربایجان داده میشد تعیین کننده بود و البته امکانات مالی و نظامی بیشتر، آنها را در تامین خواستههای خود جسورتر میکرد.در این فصل کوشش خواهد شد که تاریخ منطقه و حاکمان تالش به صورت جدا از هم در دوره شاهان قاجار مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد.
تالش در زمان حکومت آقامحمدخان قاجار
در زمان به قدرت رسیدن آقامحمدخان قاجار بندر لنکران در شمال رودخانه آستارا مرکز ولایت تالش محسوب میشد تشکیل خاننشین لنکران که مرکزیت حکومت تالش قبل از جنگهای ایران و روس را داشت و کرسی حاکمان تالش بود، مقدمات آن از دوره نادرشاه فراهم آمده و خاندان حکومتگر آن از ۱۱۶۰ تا ۱۳۳۹ هجرى قمری در لنکران مستقر بودند، قلمرو این خاندان حکومتگر بهتدریج گسترش یافت و تمام مناطق تالشنشین، به استثناى ماسال و شاندرمن و تالشدولاب، شهرستانهاى ماسال و رضوانشهر امروزی را دربر میگرفت، مؤسس این حکومت جمالالدین میرزابیگ مشهور به قراخان، از سادات لنکران بود که نسبشان را به زیدبن علیبن حسین(ع) میرساندند(برادگاهی،۱۳۷۸،صص ۵۶ـ۵۷).
میرزابیگ شهرت قراخان را به سبب تیره بودن چهرهاش، از نادرشاه گرفته و به سبب دلیری خویش در جنگ داغستان (۱۱۵۴ـ۱۱۵۵ق)، مورد توجه نادرشاه قرار گرفت و تمام روستاهاى الوف تیول او شد. قراخان پس از قتل نادرشاه و در هنگامه جنگهاى مدعیان سلطنت ایران، بر قلمرو خود افزود و بخش بزرگى از سرزمین تالش را تصرف کرد (اوبن،۱۳۶۲،صص۱۱۶ـ۱۱۷).به قدرت رسیدن کریم خان زند در ۱۱۶۴ق، قراخان دستگیر و در شیراز زندانى گردید. هفت سال بعد وى به دستور کریم خان آزاد و دوباره به حکومت تالش رسید تا مانعى براى جاهطلبیهاى هدایت خان گیلانى باشد، قراخان در کشمکش با هدایت خان، چندى نیز همراه پسرانش، میرمصطفى و عسگربیک در رشت به حبس افتاد(لنکرانی،۱۳۸۰،ص۵۱ـ۵۴)، وی سرانجام در ۱۲۰۱قمری درگذشت و فرزند بزرگش، میرمصطفى خان، حاکم تالش شد(برادگاهى،۱۳۷۸،ص۵۹ـ۶۰).بر اساس نوشته باکیخانف(۱۳۸۰،ص۱۶۹)، میرمصطفى خان مدتى در زندان امیر و حاکم محلى داغستان و آذربایجان اسیر بود و با موافقت او به حکومت خانات تالش رسید. میرمصطفى خان مشهورترین حاکم این خاندان است.
در دوره حکومت او، قلمرو خانات تالش گسترش یافت و تقریبا تمام تالش از بالهارود تا دیناچالِ اسالم را دربرگرفت. وی هیچگاه مطیع آقامحمدخان قاجار نشد و چندین بار نیز با قواى او به جنگ پرداخت(ساروى،ص۱۹۳ـ۱۹۴، ۲۶۶ـ۲۶۷).میرمصطفیخان حاکمی بسیار مقتدر، زیرک، باهوش و سیاستمدار بود ودو بار حکومت رشت را نیز با جنگ به دست آورد، مرتبه اول یک سال در آنجا حکومت کرد و در مرتبه دوم فقط یک ماه که سرانجام مجبور به عقب نشینی به تالش شد. وی با درایت ویژه خویش تمام منطقه را فرمانروایی میکرد. حکومت میرمصطفیخان تالش را باید آغاز دورهای جدید در حیات قوم تالش دانست که با تجزیه تالش در ۱۸۲۸ م= ۱۲۴۳قمری به دو منطقه شمالی در تصرف روسیه و جنوبی در اختیار این خاندان دورهای جدید در حکومت آنها آغاز شد.
این قسمت به سه ناحیه آستارا، ویلکیج و اوجارود تقسیم و ویلکیج (نمین) به عنوان دارالحکومه نواحی سه گانه فوق انتخاب گردید. در مراحل بعدی افراد مختلفی از این خاندان به حکومت تالش رسیدند که میرحسنخان پسر وی جانشین پدر شد و با مرگ میرحسنخان، حکومت ویلکیج، نمین، آستارا و اوجارود به میرکاظمخان، پسر او رسید، در فاصلۀ سالهاى ۱۲۴۵ تا ۱۳۳۹قمری بهترتیب میرسلطاناحمدخان، میرلطفعلیخان، میرزا زینالعابدینخان، اسداللّهخان صارمالسلطنه، برای دومین بار میرلطفعلیخان، میرسلیمانخان صارمالسلطنه، میرلطفعلیخان براى سومین مرتبه، و بار دیگرمیرسلیمانخان صارمالسلطنه و سپس میرصادقخان صارمالسلطنه به حکومت رسیدند(غفاری،۱۳۸۰،ج۳، ص۳۱ـ۳۴(.
حکومت میرمصطفیخان تالش
حکومت در منطقه تالش در ابتدای دوره قاجار چنانچه اشاره شد به وسعت کل منطقه تالش بوده که با افزایش قدرت خان و حاکم منطقه و یا کاهش آن حوزه حکومتی وی نیز تحت تاثیر قرار میگرفت، مصطفیخان تالش از مالکان و متنفذان و امرای مقتدر طالش، لنکران و آستارا و توابع آن بود وی در زمان کاترین دوم(۱۷۹۸-۱۷۲۹م) با روسیه روابطی برقرار کرد و با حمایت وی سالها در پی تصرف گیلان بود، وی نخستین بار در سال ۱۲۰۲قمری به همراهی مرتضیقلیخان قاجار برادر ناراضی و شورشی آقامحمدخان به گیلان حمله کرد اما ناچار به عقب نشینی شده و به شیروان بازگشتند، یک سال بعد در ۱۲۰۳قمری با سپاهی هفت هزارنفری به گیلان آمد و بدون جنگ و خونریزی بر آن چیره شد و یک سال در برابر سپاهیان اعزامی آقا محمدخان مقاومت کرد، در ۱۲۰۴قمری جعفرقلیخان قاجار برادر دیگر آقامحمدخان مامور سرکوبی مرتضیقلیخان در ساحل انزلی با مصطفی خان ملاقات و وی را مجبور به بازگشت به روسیه نمود.
در سال ۱۲۰۵قمری میرمصطفیخان حاکم مستقل تالش وقتی از قدرت شاه قاجار اطلاع حاصل نمود دو برادر خود میرقاسم و میرعیسی همچنین میرزا احمد کاتب و فیروزخان مهرانی رودکناری را با جمعی از خواص تالش به خدمت شاه قاجار فرستاد ،ولی شاه آنها را به قتل رساند و کینه را دو برابر کرد«… در پایان سنه ۱۲۰۵ هجری آقامحمد شاه سلیمان خان را با ۶۰۰۰ مرد به طالش فرستاد تا اهالی آن اراضی را به معرض نهب و غارت درآورده، بزرگان آن جماعت را با زن و فرزند به زنجان فرستاد. از پس آن شهریار، جان محمد خان قاجار را با جماعتی از مردان جنگ به دفع مصطفی خان طالش نامزد فرمود. او برفت و شکسته شده بازآمد. چون منازل صعب و درختستان فراوان در راه داشت، قلع و قمع او را به دیگر وقت گذاشت و از آنجا به سوی قراجهداغ سفر کرد»(سپهر،۱۳۷۸،ج۱،ص ۵۷).
اسناد حاکمان تالش در دوره قاجار.
اهمیت اسناد تاریخی برای تجزیه و تحلیل وقایع و حوادث و نیز شناخت و کشف روابط علت و معلولی مسایل تاریخ معاصر ایران ضروری بله از مواد اولیه در تحقیقات تاریخی است که محققان باید بر اساس آنها به پژوهش خویش اعتبار و استناد داده و یا بر مبنای آن نظریه های موجود را تایید، تکذیب و با تقویت نمایند.نقش اسناد را حتی در دوره معاصر و در تصمیم گیریهای سیاسی نمی توان نادیده گرفت.با بررسی اسناد می توان به بسیاری از وقایع تاریخ معاصر ایران روشنی بخشید و آگاهی های لازم را کسب کرد و تصمیم گیری را علمی نمود و از آزمون و خطا در دوره های مختلف تاریخی جلوگیری کرد. استاد ایرج افشار در این زمینه در یادداشتی بر کتاب نامه های خان احمد خان گیلانی چنین نوشته اند: «پژوهش ژرف و درست در تاریخ ایران و نگارش تاریخهای روشن که مبتنی بر اسناد واقعی و بالمآل دور از تخیلات حماسی و تعصبات مشخص و تمایلات به مداحی باشد منحصرا از راه به دست آمدن مآخذ و مدارک اصیل و دست ناخورده پیشین پیشرفت کردنی است»(گیلانی،۱۳۷۳،مقدمه)، از آنجا که اسناد جزء منابع دست یکم،مستند،متقن هستند واجد ارزش و اعتبار بسیار هستند.
تقسیم بندی اسناد بر اساس محتوا و مضمون و زبان گوناگون است و قدما تقسیم بندی کلی برای آن اراِیه داده اند که زنده یاد مرحوم جهانگیر قائم مقامی در یک تقسیم بندی کلی،منابع تاریخی را به پنج قسم تقسیم کرده است: منابع ذهنی یا نقلی،منابع باستانشناسی، منابع تصویری و ترسیمی،منابع کتبی، مدارک آرشیوی(اسناد تاریخی)، و در تعریف اسناد تاریخی نوشته اند:«اسناد تاریخی شامل کلیه فرمانهای سلطنتی، مکاتبات سیاسی،معاهدات،نوشتههای اداری،اسناد قضایی و مالی و حقوقی، گزارشهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی و نظامی و برخی از مکاتبات خصوصی دوستانه و خانوادگی میباشند که در قدیم به آنها سلطانیات،دیوانیات و اخوانیات میگفتند»(قایم مقامی،۱۳۵۰،ص۵-۶).
بنابراین اسناد را می توان در چهار تقسیم کلی چنین آورد : ۱- سلطانیات، ۲-دیوانیات، ۳- اخوانیات، ۴-اوراق و اسناد مالی و قضایی و از جهت تنوع شکلی،موضوعی و محتوایی بسیار جامعتر و گسترده تر از دیگر اقسام منابع تاریخی هستند.تنوع و گستردگی این دسته منابع تنها محدود به جنبه های صوری و کمی نیست بلکه از جهت کیفی و محتوایی نیز تنوع دارند.نامه ها و مکاتبات دیوانی و درباری(دیوانیات و سلطانیات)به لحاظ محتوایی بر واژهها و اصطلاحات مربوط به تشکیلات کشوری و لشکری،منبع بسیار مفیدی برای آگاهی از اوضاع اداری، دیوانسالاری و اطلاع از اصطلاحات دیوانی،اداری و دیپلماسی بوده که مرحوم استاد دانش پژوه در این خصوص نوشته اند:«سود بزرگی که ما از خواندن منشآت و رقعات و نامه ها میبریم آشنا شدن با اصطلاحات و لغات دیوانیان و درباریان و دبیران و دستگاه های فرمانروایی ایرانیان و قلمرو زبان فارسی است.اگر بتوانیم روزی همه این لغات را با بیان معانی مراد از آنها در اسناد یکجا گرد آوریم فرهنگ دیوانی خوبی در دست خواهیم داشت و بسیاری از مشکلات ادبی و تاریخی را با آن حل خواهیم کرد»(دانش پژوه،۱۳۵۰،ص۵۸).در این پژوهش قصد تبیین و تعریف اصطلاحات اسناد را نداریم بلکه فقط اسامی برخی از اسناد پرکاربرد در گستره تاریخ ایران عصر قاجار را می آوریم. فرمان، حکم، رقم، سواد فرمان،تلگراف، عریضه، و غیره است.
دوره زمانی مربوط:
اسناد مورد بررسی در این پژوهش دوره تاریخ قاجاریه یعنی از به قدرت رسیدن آقا محمد خان قاجار در سال ۱۲۱۰قمری تا الغای سلطنت قاجاریه در ۱۳۴۴قمری را پوشش میدهد و تنها برخی از اسناد که ارتباط ناگسستنی با این دوره دارند نیز به جهت تکمیل مطالب آورده شده است. اسناد گردآوری شده در این پژوهش علاوه بر اسناد معتبر چاپ شده، اسناد منتشر نشده سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، مرکز اسناد مجلس شورای ملی، مرکز مطالعات تاریخ معاصر ایران، مرکز اسناد روابط سیاسی و دیپلماسی وزارت امور خارجه را در بر میگیرد. اسناد سازمان اسناد ملی ایران به طور عام موضوعات مختلفی اعم از عزل و نصب و شکایات و عرایض مردمی و انواع مختلفی از اسناد را دربر داشت، اسناد وزارت خارجه بیشتر در مورد مسایل مرزی،گمرکی و غیره بود.و اسناد مجلس بیشتر شکایت از حکام و خوانین منظقه تالش بود.
اسناد حکام تالش در دوره قاجاریه
میر مصطفی خان حسینی فرزند میر جمال الدین قره خان ابن سید عباس ابن میر محمد باقر بن میر محمد رضا مجتهدالعرفا از نامدارترین و قدرتمندترین حکام تالش است که حکومت وی کل منطقه تالش را دربر میگرفته است.وی با قدرت گرفتن آقا محمدخان به جنگ و دشمنی با وی برخاست و با دشمنانش هم پیمان شد و جنگ و ستیزی مردانه در مقابل خان قاجار داشت.
در سال۱۱۹۴قمری هنگامی که آقا محمد خان بر سریر سلطنت تکیه زد سردار سلیمان خان قاجار می خواست به تالش بیاید قبل از ورود به میرمصطفی خان خبر فرستاد ،میر مصطفی خان به پیشواز و استقبال از او نیامد سلیمان با پنج هزار سرباز به میرمصطفی خان حمله آورد و خانه های آنان را آتش زدند مردم به طرفداری از میرمصطفی خان برخاستند، جمعی از سربازان قاجار کشته شدند در سال ۱۲۰۵ قمری میر مصطفی خان حاکم مستقل تالش که از قدرت شاه اطلاع حاصل نمود دو برادر خویش میرقاسم و میرعیسی همچنین میرزا احمد کاتب و فیروزخان مهرانی رودکناری را با جمعی از خواص تالش به خدمت خان قاجار فرستاد و نامه ای نوشت که برادرانش ملازم پادشاه باشند به علت اغتشاشاتی که در پل خدافرین قره باغ تحت حاکمیت میرمصطفی خان به مجرد ورود این افراد به اردوگاه شاه قاجار در ده فرسنگی لنکران در نزدیکی آستارا تمام رسولان را از دم تیغ می گذرانند، میر مصطفی خان به جنگل ها و قلعه شیندان پناه می برد تا اینکه آغا محمد خان توسط خادمینش مقتول می گردد، در ۱۲۰۹ قمری که لشکریان آقا محمدخان برای تسخیر گرجستان از طریق تالش بودند در قریه هونی یه ژی(ویرمونی) اردو زده آماده حرکت به طرف گرجستان شده بودند(نعمت اللهی،۱۳۸۰،ص ۱۹۱) به دلیل اهمیت اسناد میرمصطفی خان آن را جدا در ابتدای فصل می آوریم.
بسیار بسیار زیبا و خواندنی بود.ممنون جنایت آقای عبدلی