خانه / تالش شمالی / تالش شمالی در چنگال تحریکات

تالش شمالی در چنگال تحریکات

تالش شمالی  تالش ها یک گروه قومی ساکن در نوار مرزی ایران و جمهوری آذربایجان هستند که هویت شان  در معرض خطر انقراض قرار دارد. تالش‌های جمهوری آذربایجان ایرانی نژاد و ایرانی ‌زبان‌اند که در دوران شوروی و پسا شوروی همواره در معرض فشارهاو رد و انکار موجودیت قومی قرار داشته اند. این گروه قومی از اعضای مهم خانواده اقوام ایران هستند و گرایش زیادی به سرزمین مادری دارند.

تالش‌ها در رقابت‌های منطقه‌ای موردتوجه روسیه و ارمنستان نیز واقع‌شده‌اند. این گروه همسان، می‌توانند نقش حیاتی‌ای در ایجاد توازن و نزدیکی بین دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان داشته باشند .

جمعیت جمهوری آذربایجان حداکثر نزدیک به ۸ میلیون است (اما دولت باکو این آمار را گاه تا ٩ میلیون افزایش می‌دهد) اقلیت‌های قومی این کشور در مجموع یک‌پنجم کل این رقم را تشکیل می‌دهند. درخصوص آمار تالش‌ها ارقامی مابین پانصد هزارتا یک‌میلیون ذکرشده است و با توجه به‌ واقع شدن آن‌ها در مناطق مرزی (تالش ـ مغان) اهمیت زیادی برای ایران دارند.

جنبش خودمختاری‌طلب در بین نخبگان سیاسی تالش نیرومند است؛ اما نیرومندتر از آن، توان سرکوب دولتی از جانب باکو است.

یکی از دلایل موفقیت سرکوب تالش‌ها احتمالاً این است که تاکنون نتوانسته‌اند حمایت درخور توجهی از جانب ایران دریافت کنند. هر چند ارمنستان حمایت‌هایی اندک از برخی گروه‌های سیاسی تالش داشته است، اما چنین حرکتی برای تداوم به پشتوانه معنوی یک کشور قدرتمند مانند ایران نیازمند است.

علی‌رغم گرایش تالش به سمت ایران، این حوزه در ردیف علایق ژئوپلیتیک هر کشوری به‌جز ایران قرار گرفته است.

مقاله‌ای که در ادامه خواهید خواند به خلاصه‌ای از عملکرد روسیه و ارمنستان در حوزه تالش پرداخته است. البته فعالیت‌های این دو کشور درخصوص تقویت گروه‌های تالشی ممکن است نهایتاً به سود ایران تمام شود و این گروه قومی را چنان میوه‌ای پوست‌کنده در اختیار ایران قرار دهد.

ارمنستان و روسیه فاقد مرز مشترک با حوزه تالشی‌اند و به لحاظ دینی و زبانی نیز هیچ اشتراکی با این گروه ندارند. آنچه آن‌ها را با تالش پیوند داده است منافع سیاسی است. ولی ایران علاوه بر منافع سیاسی اشتراکات زیادی ازجمله مرز مشترک را داراست.

تالش، در جنوب ناحیه‌ی لنکران در مرکز یک مناقشه‌ی منطقه‌ای درباره‌ی مسائل ارضی قرار دارد. ناسیونالیست‌های تالش که به ناحیه‌ی لنکران، «تالشستان» می‌گویند، با ادعای آذربایجان در همین منطقه معارضه دارند و بعضی کشورهای همسایه نیز ممکن است به مناقشه دامن بزنند.

در قفقاز این نوع مباحثات محلی معمولاً از سوی دیگر قدرت‌های منطقه‌ای ترغیب و تشویق می‌شود. با وجود این، برای خیلی‌ها تعجب‌آور بود که آژانس خبری روسیه، IAREX، مقاله‌ای از رهبر ناسیونالیست‌های تالش به نام فخرالدین عباس‌زاده چاپ کرد که خواستار خودمختاری تالش بود و اعلام می‌کرد که باکو حق حاکمیتی بر سرزمین‌های تالش ندارد. درحالی‌که نشانه اندکی از محبوبیت دیدگاه‌های عباس‌زاده در میان اعضای جامعه‌ی تالش وجود دارد، اما پژوهشگران انستیتوی مطالعات استراتژیک روسیه (RISI) که مؤسسه‌ای تحقیقاتی و وابسته به کرملین است، از آن پشتیبانی و نظراتش را گسترش می‌دهد. امری که حاکی از پشتیبانی مستقیم روسیه از استقلال تالش است.

در ارمنستان برعکس تلاش هماهنگ‌تری برای ترغیبِ مخالفت تالش با حکومت آذری وجود داشته است. حمایت از یک ایستگاه رادیویی به زبان تالشی که از ناگورنو قره‌باغ (قره‌باغ کوهستانی) برنامه پخش می‌کند، راه‌اندازی دوره‌های آموزش زبان و فرهنگ تالشی در دانشگاه ایالتی ایروان در ارمنستان و موافقت با برگزاری سمینارها و مراسم عمومی در ارمنستان برای معرفی و تبلیغ رهبران عمده‌ی جدایی‌طلب تالش همچون علی‌کرم همت‌اُف ازجمله این تلاش‌ها است. حال این سؤال مطرح است که ارمنستان و روسیه چرا از استقلال تالش حمایت می‌کنند؟ برای ارمنستان این مبارزه بخشی از «ستیزه‌ی سرد» با آذربایجان بر سر اشغال منطقه آذری ناگورنو قره‌باغ است. پشتیبانی نیروهای ارمنستان از جدایی‌طلبان تالش، حاکی از تلاشی هماهنگ برای متزلزل کردن هر چه بیشتر بنیادهای دولت آذری است؛ اما برای روسیه این حمایت به مفهوم جلوگیری از ادغام بیشتر اقتصادی و سیاسیِ آذربایجان با غرب است.

 مسأله تالش

تالشِ آذربایجان در امتداد مرز ایران قرار دارد و پایتخت آن در لنکران است. در عصر اتحاد جماهیر شوروی به‌ویژه در دوران حکومت استالین، تالش تحت ظلم و استبداد بود. فرهنگ و زبان آن‌ها سرکوب‌شده بود و آن‌ها یک دولت رسمی و هویت ملی مستقل نداشتند و در سرشماری‌های اتحاد جماهیر شوروی به ‌حساب نمی‌آمدند. اکنون هم بر سر آمار رسمی جمعیت این کشور بحث و اختلاف‌نظر است. براساس نتایج به‌ دست‌ آمده از سرشماری رسمی در آذربایجان، جمعیت تالش حدود ١١٢ هزار نفر (کمتر از ۲ درصد جمعیت) است، اما رهبران تالش می‌گویند جمعیت آن‌ها ۵۰۰ هزار نفر است.

در سال ۱۹۹۳ تالش به شهرتی بین‌المللی دست‌یافت. در آن‌وقت، در بحبوحه آشوبِ گذار سیاسی بعد از اتحاد جماهیر شوروی، روسیه از جنبش جدایی‌طلبانه‌ای با عنوان «جمهوری خودگردان تالش» به رهبری علی‌کرم همت‌اُف حمایت کرد. وقتی حیدر علی‌اُف رهبر سابق کمونیست آذربایجان شوروی قدرت را به دست گرفت دولت جمهوری خودمختار تالش-مغان را پس از سه ماه دوام، سرکوب کرد. بعد از مرگ حیدر علی‌اُف پسرش الهام علی‌اُف در سی‌ویک اکتبر ۲۰۰۳ به قدرت رسید.

عباس‌زاده رئیس مجلس جمهووری خوود مختار تالش-مغان تا امروز به صورت چهره‌ای بحث‌انگیز باقی ماند و به مبارزات خود ادامه داده. او بعد از فروپاشی جمهوری خودگردان تالش  به روسیه جلای وطن کرد، همت‌اُف در آذربایجان زندانی شد، بعد در سال ۲۰۰۴ آزاد و به هلند تبعید شد. همت‌اُف به‌رغم افول جنبش جدایی‌طلب در آذربایجان، از جایگاه خود در خارج از کشورش به مبارزه برای استقلال تالش ادامه داد و سخنرانی‌های بسیاری در این مورد در ارمنستان ایراد کرد.

ورود ارمنستان به مبارزات ناسیونالیستی تالش

برخی از ارمنی‌ها علناً به جنبش تالش به‌عنوان بخشی از مبارزات مستمر برای جلوگیری از متزلزل شدن هویت آن قوم به وسیله رژیم باکوست. برخی در ارمنستان به ‌منظور تحلیل بردن تمایزات میراث آذری، به این مردم و یادگارهای فرهنگی‌شان به‌عنوان ترک‌ها یا فارس‌ها اشاره می‌کنند. در ارمنستان با انکار فرهنگ مستقل آذربایجان، این دیدگاه را تبلیغ می کنند که نام گذاری اران به آذربایجان جعلی ست. این اندیشه‌ها ریشه در ناسیونالیسم فزاینده‌ای دارد که از ملت‌سازی‌های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ناشی می‌شود و به همان اندازه نیز میراثِ جنگ ناگورنو ـ قره‌باغ است.

ارمنی‌ها حمایتشان را از ناسیونالیسم تالش به‌طور وسیعی با حمایت از مبارزه‌ی رهبران تالش که مدافع هویت مستقل تالش هستند، عملی کردند. ارمنستان با این شکل حمایت از تالش، به ایده‌ی جعلی بودن « آذری » به جای « ارانی » دامن می زنند .

افول زبان تالشی نگرانی اصلی بسیاری از رهبران ناسیونالیست است. در سال ۲۰۱۳، همت‌اُف به‌عنوان مهمان در دانشگاه دولتی ایروان حضور یافت، این کار بیشتر برای حفظ زبان تالشی بود. همت‌اُف در سخنرانی‌اش گفت: «تالش در آذربایجان از حقوق اصلی خود محروم شده است. ما مورد احترام نیستیم؛ ما داریم با سیاست همگون‌سازی و ادغامی که علیه ما در حال اجرایی شدن است، از ریشه نابود می‌شویم».

برخی نگرانی‌های همت‌اُف موجه و به‌جاست. به‌عنوان‌ مثال، جوامع فروبومی که زمانی یکدست بودند، اکنون چند قومی‌اند. زبان آذربایجانی ـ زبانی که بسیار شبیه به ترکی است ـ به‌طور فزاینده‌ای استفاده می‌شود. بنا بر گزارش‌ها مهارت در زبان مادری در میان بچه‌های تالشی، به‌استثنای روستاهای کوهستانی دورافتاده، رو به افول است.

در سال ۲۰۱۳ یک ایستگاه رادیویی تالش زبان به اسم صدای تالشستان در ناگورنو ـ قره‌باغ راه‌اندازی شد. باکو این اقدام را به‌عنوان تلاشی از سوی دولت ارمنستان برای دامن زدن به اختلافات قومی بین تالش و آذربایجان نکوهش کرد.

این ایستگاه رادیویی از بیست ماه مارس همان سال با حمایت مرکز مطالعات ایرانی قفقاز ارمنستان، در مرکز موقتی در ایروان شروع به کارکرد.

گارنیک خاچاطوریان یک روشنفکر ارمنی که برنامه مطالعات تالشی را در دانشگاه دولتی ایروان دایر کرده است، این ایستگاه رادیویی را بناکرده است. خاچاطوریان اتهامات وارده به او مبنی بر نفوذ پنهانی ارمنستان در اقلیت‌های تالش را انکار و تأکید کرده است که این مرکز صرفاً با تمرکزش بر مطالعات ایرانی گسترش‌یافته است.

 مداخله‌ی روسیه در جنبش ملی تالش

درحالی‌که ارمنستان آشکارا بر تهییج احساسات ملی‌گرایانه‌ی تالش کار می‌کند، مداخله‌ی روسیه کمتر آشکار است. گرچه رسانه‌ها و منابع فکری روسیه اخیراً حدی از مشروعیت را به برخی از رهبران تالشی داده‌اند، اما دشوار می‌توان گفت که آیا دولت روسیه به‌طور فعال در امور داخلی آذربایجان دخالت می‌کند یا نه.

شرایط در اوکراین و معاهده اخیر روسیه با اوستیایی جنوبی، به ‌درستی، بسیاری از تحلیل‌گران را در مورد امکان مداخله‌ی روسیه در امور اقلیت‌های قومی آذربایجان هراسان کرده است.

البته بسیاری از این بدگمانی‌ها بی‌اساس و به نظر ساختگی می‌رسند؛ درواقع بیش‌ازاندازه از تبلیغات یا نوع عملکرد روسیه درجاهای دیگر نظیر اوکراین متأثر هستند.

با وجود این، آنچه با اطمینان می‌توان گفت، این است که آذربایجان عامل کلیدی اقتصادی و نظامی در جنوب قفقاز است. ذخایر هنگفت نفت آذربایجان، حدی از استقلال از دخالت‌های بیجای بین‌المللی را به رژیم علی‌اُف داده است که کشورهای منطقه‌ای دیگر قادر نیستند، به دست آوردند. از زمان تکمیل خط لوله‌ی باکو ـ تفلیس ـ جیحون در سال ۲۰۰۶، تولید ناخالص داخلی آذربایجان، به‌طور مستمر با یک نرخ بی‌سابقه، رشد داشته است و در سال ۲۰۱۳ به ٧٣ میلیارد دلار رسید (برای مقایسه: تولید ناخالص داخلی گرجستان ١۶ میلیارد دلار و ارمنستان ١۰ میلیارد دلار است). افزایش درآمدهای نفتی سبب شد هزینه‌های نظامی آذربایجان سر به فلک بکشد و به ٨/۴ میلیارد دلار برسد که بخش عمده‌ی آن‌هم صرف خرید تجهیزات ارتش روسیه شده است.

با توجه به شرایط اقتصادی و نظامی در جنوب قفقاز، به نظر عجیب می‌رسد که روسیه علناً از جنبش ملی تالش حمایت کند. با توجه به وضعیت سقوط ناگهانی اقتصاد روسیه، بعید است این فدراسیون حرکتی را تأیید کند که ارتباطات تسلیحاتی سودآور با آذربایجان را از طریق برانگیختن علنی تجزیه‌طلبی تالش به خطر اندازد.

برخلاف اوستیایی جنوبی، هیچ گروهی در آذربایجان ازجمله در تالش وجود ندارد که علاقه‌مند به الحاق دوباره به روسیه باشد، هیچ اقلیت روسی قابل‌توجهی نیز وجود ندارد که از آن‌طرف پادرمیانی کند، آن‌چنان‌که در شرق اوکراین رخ داد. درواقع روسیه مدت‌ها است که با جدایی‌طلب‌ها در داغستان و چچن که در شمال آذربایجان هستند، در کشمکش است. در نتیجه دولت روسیه از نظر تاریخی خواهان ثبات در قفقاز است.

با این ‌همه، تحریک ارمنیِ اقلیت‌های آذری عموماً به نفع منافع روسیه است، مادام که محدود باشد و به‌طور جدی رژیم باکو را تهدید نکند.

پاسخ سرکوبگرانه‌ی رژیم آذربایجان به مخالفت‌های داخلی همواره دولت باکو را در برابر ایالات ‌متحده و اتحادیه اروپا قرار داده است؛ زیرا امنیت ملی کشورهای حوزه دریای خزر به خاطر ذخایر طبیعی نفت و گازی که در منطقه وجود دارد، همواره برای آن‌ها مهم بوده است. مبارزه‌ی شدید آذربایجان علیه رهبران صریح‌اللهجه تالشی قاعدتاً در گزارش دپارتمان دولت ایالات ‌متحده در مورد فعالیت‌های حقوق بشری در آذربایجان مستند شده است.

این بدرفتاری‌ها مستقیماً در منافع روسیه نقش بازی کرده است. رغبت علی‌اُف به ادامه زندانی کردن روزنامه‌نگارها و هر کس که علیه دولت اعتراضی دارد، کمک می‌کند که آذربایجان از تعقیب کامل جهت‌گیری غربی بازبماند. روسیه با سیاست‌هایی که تهدیدی واقعی برای ثبات رژیم علی‌اُف نباشند، مشکلی ندارد، با این ‌حال سبب می‌شود دولت باکو با اقداماتش غضب دولت‌های امریکا و اروپا را برانگیزد و این امر، آذربایجان را از هماهنگی و نزدیکی بیشتر سیاسی و اقتصادی به غرب دورنگه می‌دارد.

متاسفانه تالش شمالی در چنگال تحریکات بین‌المللی و سرکوب‌های داخلی اسیرند. گروه اقلیت، با حفظ ارمنستان به‌عنوان تنها حامی فرهنگ و هویت تالش، کماکان درگیر بن‌بست ژئوپلیتیکی بین ایروان و باکو هستند و حمایت اندکی برای آرمان‌های ناب خود دریافت خواهند کرد.

منبع سایت :  http://www.azariha.org/

Print Friendly, PDF & Email

درباره ی مدیر

۳ دیدگاه

  1. Avatar

    با درود خدمت ملت ایران ، عالیجنابان اینقدر مباحث رو قوم گرایانه نکنید مردم جنوب شرقی آران که تالش زبانن مثل بقیه مردم قفقاز ایرانین تالش شمالی و جنوبی نداره همه یکی هستیم اگه جایی ظلم میشه همه ناراحتیم نه فقط شما تمام این مشکلات بخاطر نفوذ و زیاده خواهی قدرت های استعماری تو منطقس که فرقه پانترک درست کردن و سعی دارن کل قفقاز رو ترکسازی کنن و سعی دارن کل منطقه رو تیکه تیکه کنن و کشورک های ریزه میزه درست کنن تا راحت الحلقوم باشه براشون ی قوم و زبان ایرانی رو به جون ی قوم و زبان ایرانی دیگه میندازن و کشت و کشتار راه میندازن برد اخرش با استعماره و تمام مردم ایرانی گسترده در آسیا اخرش ضرر میکنن تنها ی راه حل داره اونم اتحاد و شناخت فرهنگ مادره و برگشتن به اتحاد باستانیمون
    به امید آسیایی ایرانی

  2. Avatar
    طاها عبداللهی

    تالشان برای داشتن استقلال داخلی در داخل حاکمیت اذربایجان باید از شیوه اتحاد و مبارزه منفی استفاده کنند که یک شیوه مدنی حساب می شود. نزدیکی تالشان به ارمنستان در حکم خودکشی برای این جریان است. اذربایجان با ارمنستان به شدت درگیر است و نمی تواند از خاک خود چشم پوشی کند. حضور هر فرد تالشی در ارمنستان تنها حساسیت بیشتر دولت اذربایجان را برمی انگیزد و تنها می تواند به بدتر شدن روابط بین انها و دولت باکو بینجامد. حرکت قومی در منطقه تالش گشتاسبی باید هویت مستقل خود را به دور از منازعات بین امللی و بر اساس هویت مشترک آغاز کند تا به حق خود در چارچوب این کشور دست پیدا کند. روسیه و ارمنستان به فکر اهداف خاص خود از این بازی سیاسی هستند تا بتوانند دولت باکو را تحت فشار قرار دهند. ارمنستان می خواهد امتیازاتی در برابر بحران قره باغ و روسیه در از نفوذ غرب و ناتو به دست اوردند. اما عدم حمایت ایران از تالشان هم یک دروغ است. لغو روادید برای مردم آذربایجان بزرگترین کمک به ساکنان حاشیه مرز ایران بوده است. تقویت بنیه اقتصادی تالشان اذربایجان از طریق تامین مایحتاج انها با قیمت کمتر از بازار داخلی اذربایجان باعث بهبود شرایط زندگی انها شده است. با گشت و گذاری در شهر استارا می توانید به این حقیقت پی ببرید که چگونه اقتصاد این مردم که اغلب فقیر هستند بهبود یافته و امکان بقای انها در برابر ظلم حکومت باکو افزایش یافته است. البته ایران اهداف خاص خود را در اذربایجان و قفقاز دنبال می کند و تمام قفقاز جنوبی در حوزه سیاست خارجی ایران قرار دارند . تالشان هم جزئی از این سیاست هستند تا پاره های وطن دوباره به خاک ایران باز گردد. وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) از امکان تمام خاک آذربایجان به جز قره باغ به ایران طی سی سال اینده سخن گفته است که از طریق اقتصاد و ایدئولوژی امکان وقوع دارد. هر چند باید پذیرفت در منازعات ژئوپولتیک موضوع اقوام دو سوی مرز همواره بین دو کشور مطرح است و یک چالش همیشگی به شمار می رود. موضوعی که باید با حساسیت به ان نگریست و از ان برای بهبود قدرت ملی سود برد.

  3. Avatar

    این روسیه تا براش چیزی نصرفه اقدام نمیکنه. تالشها اگرچه تو ایران هم موقعیت خوبی ندارن، ولی حداقل میتونیم با تالشی صحبت کردن زبانمون روحفظ کنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی را وارد کنید *