این مطلب بخش نتیجه گیری و پیشنهادهای مقاله ای ست با عنوان « اولویتبندی پهنههای مناسب توسعه اکوتوریسم در شهرستان تالش با GIS و AHP » نوشته : نازنین فکری زاد – لیلا وثوقی .
رشد و توسعه در هر زمینهای ازجمله گردشگری، نیازمند برنامهریزی خردمندانهای است تا ضمن به حداقل رساندن آسیبها و هزینهها، بتوان منافع آن را ارتقاء بخشید؛ ازاینرو میتوان گفت، توسعه مطلوب گردشگری، هرگز تصادفی نیست؛ بلکه مسئلهای کاملاً نظاممند و برنامهریزی شده است.
اما برای برنامهریزی، سرمایهگذاری و توسعه زیرساختهای توسعه گردشگری، شرط اول، شناسایی مناسبترین مکانها برای توسعه است تا بهاینترتیب ضمن ایجاد شرایط مناسب برای توسعه در مناسبترین مکانها، زمینههای حفاظت یا احیاء مناطق آسیبدیده نیز فراهم شود. در این بررسی نیز با سامانه اطلاعات جغرافیایی و الگوی فرایند تحلیلی سلسله مراتبی، کوشش شد تا پهنههای دارای مطلوبترین شرایط برای توسعه اکوتوریسم شناسایی شوند.
۷۷۷ کیلومتر مربع از زمینهای شهرستان تالش در طبقه بسیار مناسب و ۴۱۵ کیلومتر مربع از این پهنهها در طبقه مناسب قرار دارند. این مسئله بیان میکند درمجموع، ۱۱۹۳ کیلومتر مربع از مساحت شهرستان تالش یعنی ۵۵ درصد از زمینهای این شهرستان شرایط پذیرفتنی برای برنامهریزی و توسعه گردشگری دارند. در این میان، بخش مرکزی با مساحت ۴۳۴ کیلومتر مربع، بیشترین سهم را از پهنههای بسیار مناسب توسعه گردشگری دارد.
پس از آن بخشهای کرگانرود و اسالم بهترتیب با مساحتهای ۲۰۰ و ۱۴۳ کیلومتر مربع در اولویت دوم و سوم قرار دارند. از نظر برخورداری از پهنههایی با درجه مناسب، بخش اسالم با مساحت ۱۴۵ کیلومتر مربع در جایگاه نخست قرار دارد و بخشهای کرگانرود، مرکزی و حویق بهترتیب جایگاههای دوم تا چهارم را دارند. درنهایت، با در نظر گرفتن مجموع پهنههای با درجه بسیار مناسب و مناسب برای بخشهای چهارگانه، اولویت اول از نظر برخورداری از این پهنهها برای برنامهریزی و توسعه گردشگری، با بخش مرکزی با مساحت ۵۵۴ کیلومتر مربع است.
بخش کرگانرود با مساحت ۳۳۵ کیلومتر مربع در اولویت دوم قرار دارد. بخش اسالم با مساحت ۲۸۸ کیلومتر مربع، جایگاه سوم را به دست آورده است. درنهایت، بخش حویق با برخورداری از تنها ۱۵ کیلومتر مربع از مجموع پهنههای بسیار مناسب و مناسب در اولویت چهارم (اولویت آخر) قرار دارد.
باتوجهبه یافتههای پژوهش، بخش مرکزی شهرستان تالش، بیشترین مساحت و مناسبترین شرایط را برای توسعه گردشگری دارد که دلیل آن، تمرکز بیشتر شاخصهای دخیل در الگو در این بخش است. از مهمترین دلایل این مسئله میتوان به قرارگیری مرکز شهرستان (شهر هشتپر) در این بخش اشاره کرد که بهدنبال آن، تسهیلات و امکاناتی مانند مراکز بهداشتی و درمانی، هتلها و مهمانپذیرها و جایگاههای سوخت معمولا در این بخش قرار گرفتهاند.
همچنین بهدلیل وجود راههای دسترسی مناسبتر، دسترسی به جاذبههای طبیعی و فرهنگی بخش مرکزی نسبتا آسانتر است و این مسئله احداث مهمانپذیرها و واحدهای پذیرایی متعدد را در محل جاذبهها در این بخش سبب شده است. درنتیجه، بخش مرکزی نسبت به سایر بخشها شرایط مساعدتری برای توسعه گردشگری و جذب گردشگر دارد؛ اما همانطورکه مشاهده میشود، بخش حویق از نظر برخورداری از پهنههایی با درجه خیلی مناسب، در اولویت آخر قرار داشته است؛ بهطوریکه کوچکترین سهمی از این پهنهها نبرده است و علت آن توسعهنیافتگی این بخش است؛ بهگونهایکه باوجود زیباییهای خدادادی و توانمندیهای زیاد این بخش درزمینه گردشگری، امکانات و زیرساختها در این منطقه، بسیار ناچیز است و متأسفانه ضعفهای متعددی در این بخش به چشم میخورد که نامساعدبودن راههای دسترسی، نبود مراکز اقامتی و بیمارستان و دوری از مرکز شهرستان (شهر هشتپر) از آن جملهاند. درنهایت، این مسئله باعث میشود تا بخش حویق، تنها یک بخش عبوری برای گذر گردشگران از شهرستان تالش برای دستیابی به شهرستان آستارا باشد.
بنابراین، ازآنجاکه بخش مرکزی، اولویت اول برای توسعه گردشگری است، ضمن کوشش برای ارائه برنامههایی در راستای توسعه گردشگری این بخش، اجرای پروژههای دولتی و جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی باید برنامهریزیهایی نیز برای جلوگیری از تمرکز تسهیلات و امکانات تنها در بخش مرکزی و توسعه سایر بخشهای سهگانه از نظر میزان برخورداری از امکانات و زیرساختهای گردشگری و بهبود وضعیت این بخشها انجام شود. با برنامهریزی صحیح و توسعه زیرساختهایی مانند راههای مناسبتر دسترسی به جاذبهها، احداث تأسیسات اقامتی و پذیرایی استاندارد، متنوع و مناسب گونههای مختلف گردشگران و نیز تأسیسات پشتیبانی مانند مراکز بهداشتی – درمانی و جایگاههای سوخت به تعداد کافی در مناطق سهگانه کرگانرود، اسالم و حویق؛ این بخشهای کمترتوسعهیافته بهسمت توسعه، هدایت شوند تا از یکسو به جامعه محلی و از سوی دیگر به گردشگران سود برسانند.
با این روش، وجود امکاناتی مانند راههای دسترسی مناسبتر، بیمارستان، خدمات پذیرایی و جایگاههای سوخت بهدلیل استفاده مردم بومی از آنها؛ ارتقاء کیفیت زندگی و سطح رفاه آنان را موجب میشوند. همچنین توسعه این امکانات میتواند زمینه لازم را برای گسیل گردشگران به این مناطق فراهم کند؛ درنتیجه با هزینه گردشگران و تهیه نیازهای اولیه از مردم بومی، درآمدزایی برای مردم این بخشهای سهگانه و سودرسانی مجدد را به آنها سبب میشود.
همچنین توسعه گردشگری و افزایش تسهیلات و امکانات، ایجاد فرصتهای شغلی جدید را سبب میشود. این مسئله، مبارزه با فقر جامعه محلی و جلوگیری از مهاجرت جوانان را به شهرهای بزرگ شغلیابی موجب میشود و بهاینترتیب یکی از اصول توسعه پایدار گردشگری یعنی کمک به رفاه جامعه محلی برآورده میشود. افزونبراین، مسیرهای دسترسی به جاذبهها سهولت دسترسی را در پی دارد و به افزایش تعداد بازدیدکنندگان منجر میشود. با این روش، هم امکان بهرهبرداری از جذابیتهای منطقه برای گردشگران مهیا میشود و هم از درآمدهای بهدستآمده از این دیدارها (مانند درآمدهای حاصل از ورودیهها)، میتوان برای حفاظت از منابع منطقه و توسعه فعالیتهای گردشگری بهره برد؛ بنابراین شایسته است به این مسئله توجه شود که نبود برنامهریزی در راستای توسعه گردشگری در شهرستان تالش، پایداری وضع موجود را یعنی تمرکز گردشگران تنها در مناطقی ویژه از بخش مرکزی شهرستان در پی دارد که در بیشتر مواقع، فراتر از ظرفیت تحمل این منطقه است.
نبود تعادلها و نابرابریهای منطقهای و بخشی؛ پیامدهای نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی گوناگونی برای شهرستان در پی دارد؛ بهگونهایکه تمرکز زیرساختهای توسعه در منطقه، استفاده بیش از ظرفیت از امکانات آن منطقه و بدوناستفادهماندن ظرفیتهای مناطق دیگر را موجب میشود. استفاده بیش از ظرفیت، نهتنها موجب استهلاک سریعتر امکانات موجود میشود، بلکه به تخلیه منابع تجدیدناپذیر نیز سرعت میبخشد و صدمات جبرانناپذیری به منابع طبیعی و فرهنگی این منطقه وارد میکند؛ درحالیکه سه بخش دیگر شهرستان باوجود برخورداری از توانایی لازم برای جذب گردشگران، در حال حاضر، نقش چندانی در این عرصه ندارند.
برنامهریزی منطقهای، فرایندی برای تلفیق برنامههای توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با بعد فضایی برای تعادلبخشی میان سه عنصر انسان، فعالیتها و فضا درون و بین مناطق برای دستیابی به الگوی آمایشی مناسب و پایدار است؛ بنابراین، طراحی نظام برنامهریزی مبتنی بر آمایش سرزمین در شهرستان تالش و توجه به نقش و جایگاه آن در توسعه بلندمدت این شهرستان، شرایط مناسبی برای بهرهبرداری مناسب از امکانات و توانمندیهای مناطق چهارگانه، ایجاد تعادل فضایی در پهنه شهرستان، استفاده از توانمندیهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی در تشریع فرایند توسعه و هدایت صحیح چارچوب توسعه، کارایی و بازدهی اقتصادی، گسترش عدالت اجتماعی و تعادلهای منطقهای، حفاظت محیطزیست، احیای منابع طبیعی و رفعمحرومیتها بهویژه از بخش حویق فراهم میکند. بهاینترتیب، توسعه کارآمد و متعادل شهرستان تالش تحقق مییابد؛ بهطوریکه همه پهنههای شهرستان که بالقوه مستعد پذیرش گردشگر هستند، بهطور شایسته بتوانند گردشگران را به سمت خود جذب کنند و ضمن برآوردن نیازهای آنان، منافع بیشماری برای شهرستان تالش و مردم آن به ارمغان آید.
پیشنهادها
۱- باتوجهبه اینکه همه بخشهای ۴ گانه شهرستان تالش از نظر زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی – فرهنگی، پهنههای مناسبی برای توسعه اکوتوریسم دارند، باید برای جلوگیری از تمرکز تسهیلات و امکانات، تنها در بخش مرکزی و برعکس، توسعه سایر بخشهای ۳ گانه از نظر میزان برخورداری از امکانات گردشگری کوشش شود؛
۲- براساس یافتههای پژوهش حاضر، از نظر کارشناسان رشته گردشگری، جاذبههای طبیعی منحصربهفرد شهرستان تالش، مهمترین عامل در برنامهریزی توسعه اکوتوریسم در راستای جذب گردشگران به شهرستان تالش است؛ بنابراین، برنامهریزی برای توسعه پایدار این جاذبهها و شناسایی و معرفی دیگر جاذبههای طبیعی این شهرستان باید در راستای برنامهها و اهداف متولیان گردشگری این شهرستان باشد؛
۳- درمجموع میتوان گفت پژوهش حاضر از نخستین مراحل فرایند برنامهریزی گردشگری در یک مقصد است و مقیاس این ارزیابی به نسبت کلان است.
در پژوهش حاضر، پهنههایی که توان توسعه اکوتوریسم را دارند، بهترتیب اولویت در سطح شهرستان تالش شناسایی شدهاند. در مرحله بعد لازم است برای هریک از این پهنههای شناساییشده، با در نظر گرفتن عوامل زیستمحیطی، اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی، پژوهشهای تفصیلی انجام و طرحها و برنامههای اجرایی و عملیاتی در مقیاس خرد تعریف شوند. پس از آن باید ارزیابی ظرفیت تحمل در همه ابعاد، شامل فیزیکی، زیستمحیطی، اجتماعی، روانی و اقتصادی انجام شود. پس از مرحله احداث و توسعه، برنامه مدیریت بازاریابی تدوین و اجرا شود تا با انجام بررسیها و تحقیقات مناسب درزمینه امکانسنجی فرصتهای بالقوه در بازار گردشگری مبتنی بر طبیعت، منابع کسب درآمد پایدار برای منطقه شناسایی شوند و در مرحله بهرهبرداری، برنامههای مدیریت بازدیدکننده به اجرا در آید. لازم است در زمینه فرایند توسعه مقاصد اکوتوریستی، نظارت مستمر انجام شود تا مقاصد، پایداری خود را حفظ کنند و در چرخه عمر خود افول نکنند.