تقی اسکندری
معیارهای سنجش یا، اوزان، درحوزه ی جغرافیایی تالش بزرگ – شهرستان ماسال
سنگ وترازو:
به ابزارهایی را که در خرید و فروش ها و معاملات اجناس را با آنها وزن کشی و مورد سنجش قرار می دهند به زبان تالش ، سنگ و ترازو، گویند.
پارسنگ:
تکه سنگ یا شیئی راکه با گذاشتن ان در کفه سبکتر ترازو ، دوکفه را باهم میزان یا تراز می کنند .
یک من تالش در ماسال و شاندرمن ، برای برنج برابر با ۷ کیلو و۲۰۰گرم است.
نیم من برنج برابر با ۳ کیلو ۶۰۰ گرم است.
یک چهارم من را ،چارک،گویند.
دو سوم کیلو را پینجا گویند.
یک سوم کیلو را ویس پینج گویند.
یک ششم کیلو را دونزه می گویند.
دو پنجم کیلو را گیرماکَ گویند.
دو گیرماکَ ونیم برابر با یک کیلو می باشد.
یک لیتر نفت برابر است با دو گیرماکَ و نیم .
بیست لیتر نفت را یک پوت گویند یا به عبارتی یک پوت برابر است با بیست لیتر نفت.
یک کیلو مساوی است با دو گیرماکَ و نیم.
۱۰۰گرم را در مناطق تالش یک چَتوَر گویند.
یک کیلو مساوی است با پینجا ویس پینج.
یک متر را یک زر(زرع) محاسبه می کنند.
من شاهی برابر با ۸ کیلو می باشد.
اصل من شاهی مساوی است با ۴ کیلو.
اصل من شاهی برابر است با پوت.
غیر از برنج همه وسایل از قبیل: پنیر، پشم، کره،آرد،گوشت و غیره را با من شاهی ( پوت ) که برابر با ۸ کیلو می باشد در معاملات و خرید وفروش ها وزن می کنند.
لادونزه:مقدار وسیله ای را که تقریبا به اندازه یک ششم یک کیلو کم باشد به زبان تالشی می گویند لادونزه کم است.و معمولا در حساب و کتابها نیز آن را محاسبه می کنند.
بدین معنی که اگر مثلا از مجموع ۱۰۰ کیلو گرم برنج یا شلتوک و یا پنیر و پشم و غیره لادونزه کم باشد در وقت محاسبه ،خریداران کالا قیمت آن را پرداخت می کنند.
مقدار باری که بر پشت اسب می بندند به زبان تالشی به آن ، ای خرار بار، یا، ای اسبه خرار بار گویند. و به هریک ازکیسه بارها به زبان تالشی، ای تاچه، یا، ای تاچه بار ،می گویند.
به زبان تالشی به کیسه های بسیار بزرگ و زبر ومحکمی را که از موی بز می بافند، بزه موعه کینجه گویند. و وسایلی را که به ویژه در کوچ ها برای بستن بر پشت اسب ها و چهارپایان ( ورزاها و بزهای نر، یا ، نَچه) در داخل این کیسه ها می گذارند به زبان تالشی به ان، ای کینجه بار؛ می گویند، که ظرفیت باراین کینجه ها متفاوت از ۲۰ الی ۱۰۰ کیلوگرم می باشد.
حکمه و خرجین ، نیز نوع دیگر از کیسه های سنتی تالشهاست که دو لنگه ان بهم وصل می باشند که معمولا از موی بز بافته می شوند که به زبان تالشی و سایلی که درآن گذاشته می شود تا بر پشت اسبان بسته شوند ، حکمه بار ، و ، خرجینه بار، گویند.
هر جیریب معادل یک هکتارو برابر با ۱۰۰۰۰ متر مربع می باشد.
هر مثقال برابر با یک گرم می باشد.
یک ، لاکَ، برابر با بیست مَن است که معمولا برای جو وبرنج هایی را که در داخل کیسه های ۷۰ کیلویی ریخته و سپس برای حمل بر پشت اسبها می بندند به زبان تالشی آن را، لاکَ، یا ای لاکَ بار، گویند.
یک شهیر برابر با یک چهارم چارک می باشد که در خصوص معاملات زمین مورد محاسبه و استفاده قرار می گیرد.
کل مساحت هر چیزی را شش دانگ گویند، یا به تعبیری دیگر مجموعه ی هر چیزی را شش دانگ می نامند.
شش دانگ در تقسیم بندی ها به اوزان و معیارهای سنجشی پایین تر، همچون چهار دانگ ، سه دانگ ؛ دودانگ ، یک دانگ ، نیم دانگ و نیز با افزودن نیم به آنها مانند: چهار دانگ ونیم ، یک دانگ ونیم و غیره تبدیل می شود که در ریسک کردن معاملات در حین مساحت ومتراژو محاسبه و سنجش مورد استفاده قرار می گیرند ،که معیارهای دیگری نیز همچون متر مربع ، هکتار( جیریب ؛ شهیر، قفیز، دهو و غیره نیز در کم و زیاد کردن ها به انها اضافه و یا کسر می گردد.
هر یک دانگ، چهار چارک وهر یک چهار ک مساوی با یک شهیر می باشد.
هر قفیز برابر است با ۱۰۰۰ متر مربع
هریک دهو برابر است با ۱۰۰ متر مربع از ۱۰۰۰ متر مربع ( یک دهم ) که در معاملات زمین مورد استفاده قرار می گیرد.
هر پونصه برابر است با ۵۰۰ عدد که از معیارهای شمارش گردو در معاملات [ خرید و فروش ها می باشد).
هر درگِه برابر با اندازه یک مشت دست انسان می باشد که برای وزن کشی اقلامی چون برنج خانگی در پخت و پزها و قرض دادن به همسایه ها در بین مردمان مناطق تالش و دامداران این دیار و این سامان مورد استفاده قرار می گیرند.
ای دس : این معیار سنجش برای شمارش گردو مورد استفاده قرار می گیرد مانند: ای دس ویز، یا ، ای دس ووز، که برابر است با۱۰ عدد گردو
پینجا: این واحد شمارش نیز برای خرید وفروش گردو مورد استفاده قرار می گیرد. پینجا یا همان عدد پنجاه در واحد شمارش تالش ها کاربرد زیادی دارد مانند: ای پینجا ویز،یا همان پنجاه عدد گردو.
کوهه یا همان درزه کوهه: واحد شمارش شلتوک جمع آوری شده در بسته های سی تایی می باشد که پس از جمع اوری انها را بر روی بازوهای کرت ها، تقریبا استوانه ای شکل و به صورت کپه ای با چینش هایی در ردیف های پنج تایی ، چهارتایی، سپس سه تایی و بعد دوتایی و در نهایت دو دسته یک عددی روی هم قرار می دهند. که به زبان تالشی به هریک از کپه های استوانه ای شکل در بسته های سی تایی، کوهه، یا، درزه کوهه گویند.
به هر ده بسته شلتوک برنج جمع آوری شده، ای پینجاه درز ،یا، یک پنجاه شلتوک برنج گویند.
ای موچَه پشمه، ( واحد شمارش پشم هر گوسفند را به زبان تالشی ، ای موچه پشمَه، گویند). که وزن آن به طور متوسط بین ۷۰۰ گرم تا یک کیلو و اندی می باشد.
توضیح اینکه:
این مقدار وزن برای بره ها وگوسفندان یکساله بین ۵۰۰ الی ۷۰۰ گرم می باشد که به زبان تالشی واحد اندازه گیری ( واحد شمارش ) ان را موچَه ، یا ، همان، پشمه موچه، گویند. مانند: پشمه موچه ، یا، ای موچه پشمه
واحد اندازه گیری متراژ را به زبان تالشی ، گزوواد) ( GAZOWAD گویند.
گَ ل:( ، GAL) ، فاصله ی قدمهای پا را در حین راه رفتن؛ گَ ل، گویند.
میزان محاسبه ، گَ ل ، تقریبا یک متر می باشد و در تعیین حدود و ثغور پرچین ها و یا خندق های آب بَر و مواردی از این قبیل مورد استفاده قرار می دهند. مانند: ای گَ ل ، سه گَ ل، دَه گَ ل ،و غیره
متر تالش ها: با تکه چوبی که یک سر آن به نیمه ی صورت انسان نزدیک به لب های سمت چپ و سر دیگر آن تا نوک پنجه های دست چپ کشیده شود، معیار آن که همان یک متر تالش ها می باشد تعیین و همه ی متراژها برای خانه سازی ها و تهیه چوب آلات و مواردی از این قبیل با آن مورد محاسبه قرار می گیرد. توضیح اینکه برای کسانی که چپ دست هستند نیز این کار با همان معیارها به صورت برعکس انجام می گیرد.
اَلِش: فاصله آرنج تا انگشت میانی دست را( اَلِش )گویند که میزان محاسبه آن حدود ۵۰ سانتی متر می باشد و برای متراژ زمین ها در خانه سازی و تهیه چوب آلات مورد استفاده قرار می گیرد. مانند: ای الش، سه الش، ده الش، و غیره.
قد: اندازه ی بلندی هر انسان را قد گویند. مانند ای قد، ای قد ونیم ، دْ قد ( دو قد )، و غیره که برای اندازه گیری آب استخرها ( آب بندان ها و حوض ها مورد استفاده قرار می گیرد که متناسب با میزان آب از عمق به سطح به اندازه های یک قد، دو قد ، یک قد و نیم و غیره مورد محاسبه و سنجش قرار می دهند).
ای زونو: فاصله زانو تا کف پای هر انسان را ، ای زانو ، یا همان یک زانو گویند.
ای کمر: فاصله ی بین کمر تا کف پاها را به زبان تالشی، ای کمر ، گویند.
شونه ( ای شونه ): فاصله ی بین پاشنه های پا، تا شانه ی هر انسان را به زبان تالشی ، شونه ( ای شونه ) گویند که برای اندازه گیری آبندان ها و نیز حوض ها مورد استفاده قرار می گیرد.
سینه ( ای سینه) : فاصله ی بین پاشنه های پا، تا سینه ی هر انسان را به زبان تالشی ، سینه ( ای سینه ) گویند. و معیار اندازه گیری ان نیز مانند ،شونه، می باشد.
دالَه ( ای داله ): فاصله ی بین کف پاها تا محل بستن کمربند را ، ای داله ، گویند.
توضیح اینکه این معیارهای سنجش در بین تالش ها برای اندازه گیری های مقدار آب ،آبندان ها و حوض ها و همچنین مقدار برفی را که بر زمین می نشیند مورد استفاده قرار می گیرد.
پا ( ای پا ): اندازه ی یک پای انسان از پاشنه تا نوک پنجه ها را ، به زبان تالشی ؛ پا ، یا، ای پا ( یک پا ) گویند، که برای اندازه گیری فاصله های کوچک دو یا چند مکان که معمولا ً کمتراز چند متر باشند استفاده می کنند. مانند : ای پا ، سه پا ، ده پا ؛ یونزه پا ( یازده پا ) و غیره که موارد زیر را با آن مورد محاسبه قرارمی دهند. مانند: فاصله ی دو سمت یک اتاق ، فاصله ی عرض دو خندق آب بر، اندازه یک نمد پشمی و یا قالیچه ی خانگی، مساحت تقریبی یک قطعه زمین کوچک و غیره.
ویجه ( ای ویجه ): یک وجب، فاصله بین انگشت شصت تا انگشت کوچک هر دست را به زبان تالشی ، ویجه ، یا همان یک وجب گویند.
دوربَه ( ای دوربه ): فاصله بین انگشتان شصت و سبابه را ، دوربه ، گویند.
مشته ( ای مشته ): ای مشته ( یک مشت )، سه مشتَه ( سه مشت ) و غیره.
مقدار ظرفیتی را که از چسابندن انگشتان دو دست از ناحیه انگشتان کوچک و آنگاه برگردان آنها به گونه ای که دو انگشت شست در ابتدای انگشتان سبابه قرار گیرند را به زبان تالشی مشته گویند. که معمولاً در کوهستان ها و یا در جاهایی که برای نوشیدن آب به لیوان و به سایر وسایل آبخوری برای نوشیدن آب از چشمه ها و لارها( مخازن چوبی چند خانه ای محل جمع آوری و ذخیره آب در دامنه های کوهستانی و ییلاقات برای استفاده انسان و دام).
دسترسی نداشته باشند از آن برای خوردن آب نیزاستفاده می کنند.
همچنین برای اندازه گیری مقدار برنجی را که خانم های خانواده ها برای پختن در نظر می گیرند و یا برای سایر مواد خوراکی اینگونه، چه برای انسان و چه برای دام و ماکیان از مشته استفاده می کنند.
ای چموش: فاصله ی کف پا تا لبه های چموشی که به پا می کنند ( می پوشند ) ، را گویند.
چموش از پاپوش های قدیم این مناطق می باشد که برای اندازه گیری مقدار برفی را که بر زمین می نشیند استفاده می کنند.
ای پا گردن: فاصله ی مابین کف پاها تا ساق را ، ای پا گردن گویند ، که معمولاً برای اندازه گیری برف و نیز آب رودخانه های کوچک محلی ونیز اَنهار آب بَر زراعی و همچنین برای انده گیری باتلاق ها و مانداب ها و ارتفاع مرداب ها ( تالاب ها ) از آن استفاده می کنند.
ای پا اشپیل: فاصله ی مابین کف پاها تا اشپیل را ، ای پا اشپیل گویند. که برای اندازه گیری مقدار برفی که بروی زمین می نشیند و نیز برای اندازه گیری آب رودخانه های محلی و همچنین مقدار ارتفاع آب مرداب ها ( تالاب ها ) و نیز باتلاق ها و مانداب هااز آن استفاده می کنند.
ای گِرِچَه ( تا گرچه ): فاصله ی مابین کف پاها تا کمی بالاتر از زانو را ،( ای گِرِچه) گویند. که برای اندازه گیری مقدار برفی را که بروی زمین می نشیند و همچنین به منظور اندازه گیری آب رودخانه ها و باتلاق ها ( مرداب ها ) ، و مانداب ها از ان استفاده می کنند.
ای مْته پِشت: فاصله ی مابین کف پاها تا حدوسط فاصله ی زانو وانتهای ران را به زبان تالشی ، مته پِشت ( ای مته پِشت ) گویند. که برای اندازه گیری مقدار برفی را که بروی زمین می نشیند و همچنین برای اندازه گیری آب رودخانه ها و نیز باتلاق ها و مرداب ها ( تالاب ها ) مورد استفاده قرار می گیرد.
رون ( ای رون ): فاصله ی مابین پاشنه ( کف ) پاها تا انتهای ران را ( ای رون ) گویند. که برای اندازه گیری مقدار برفی را که بروی زمین می نشیند و نیز اندازه گیری آب رودخانه ها که معمولاً در مواقع بارندگی طغیان می کنند ، مورد استفاده قرار می گیرند و همچنین برای اندازه گیری ارتفاع باتلاق ها و مانداب ها و ( تالاب ها ).
ای نافَه ، یا ، ای اْشکَم : فاصله ی بین کف پاها تا روی نافه ( روی شکم ) را به زبان تالشی ، ای نافه ، یا ، ای اشکم گویند. که برای اندازه گیری مقدار برفی را که برزمین می نشیند و نیز برای اندازه گیری ارتفاع آب رودخانه ها و همچنین مقدار ارتفاع باتلاق ها ، مرداب ها ( تالاب ها ) و مانداب ها از آن استفاده می کنند.
کورور، خروار، هر قوطی فومن ۱۰۰ کیلو ، هر قوطی ماسال و شاندرمن ۴ من می باشد.
دَه رگِه(ای دَه رگِ): مقدار برنج، گندم ، عدس ، آرد ، کشمش ، نخود و امثال هم را که با یک دست از ظرفی بردارند ، به زبان تالشی به ان، دَه رگ گویند.
پِم ( ای پم ): دست بردن داخل گونی گندم ، برنج و غیره و هرمقدار از آن را برداشتن
بطوریکه فاصله ی بین کف و نوک انگشتان را پرکند بشکلی که که انگشت شست نیز به صورت خوابیده به گونه ای باشد ،که نوک آن روی وسط انگشت سبابه قرار گیرد ، به زبان تالشی به آن حجم گندم ، برج و غیره، پِم ، یا ، ای پِم ، گویند.
سونور ( صونور ): علائمی را که ، میراب ها ( سرآبیارها )، آب سوارها ، و یا ؛ شاگرد میراب های محلی که به زبان تالشی به آنها ، میراب شاگرد ، گویند در ابتدای خروجی آب های زراعی انهار و خندق های زراعی آب بر، بابت آبیاری زمین های کشاورزی برنجکاری که معمولا با سنگ وگِل و آنگاه با استفاده از برگ درختان و یا بوته های علف های هرز، علامتگذاری می نمایند تا کسی نتواند خودسرانه آن را دستکاری نموده و لَطَمانی به نظم و نظام آبیاری وارد آورند، به زبان تالشی به این کار ، سونور (صونور)گویند. که هیچ کشاورزی خودسرانه حق دست کاری آنرا ندارد.
چنانچه کشاورزی و یا هر فردی بدون اطلاع میراب ها ؛ آب سوارها و یا شاگرد میراب های محلی که جملگی از مسئولین و مقسمین آب های زراعی در فصل آبیاری می باشند ، علائم سونور را برهم زنند، مجرم شناخته شده و باید در قبال مسئولین و قانون پاسخگو باشند.
نوبَه: مقدار آبی را که بعد از خوشه در آوردن بوته های برنج تا قبل از برداشت در چند نوبت توسط میراب ها ( سرآبیارها ) ، آبسوارها و یا شاگرد میراب های محلی برای آبیاری زمین های کشاورزی برنجکاری در نظر گرفته می گیرند به زبان تالشی ، نوبَه ، گویند.
توضیح اینکه : نوبَه ، در اصل همان جیره بندی ( جیره بندی آب ) و مصرف زراعی آن به نوبت می باشد.
چوفرَه: کمترین معیار سنجش را که مقدار آن با نوک انگشتان دست تعیین می گردد به زبان تالشی ، چفره ، گویند و آن مقدار دانه هایی است که برای آرام کردن جوجه های کوچک و یا ماکیان خانگی که بی جهت سروصدا به راه می اندازند می ریزند تا با خوردن آن سرگرم شوند و آرام گیرند.
منبع : http://tttaaaggghhhiii.blog.ir/
تقسیم زمین براساس واحد دینار در قدیم چگونه است؟ یعنی برای مثال ۱۰۰ دینار زمین، چند متر یا چند متر مربع می شود ؟
ممنون از پاسخگویی جنابعالی